هفت هشت کیلومتر با قایق توی آب رفتیم تا رسیدیم به اول کانال ماهی و آن جا پیاده شدیم. کانال سیمانی بود و پر بود از جنازه عراقی ها. چهار دست و پا مجبور شدیم از روی آن ها رد شویم. پایم می افتاد روی شکم بادکرده شان و صدا می داد. چند بار وسط راه عق زدم. اما باید می رفتیم. با همه احتیاطی که می کردم، آن قدر چهار دست و پا رفتیم دست ها و زانوهایم تاول زد.
امیدواریم این کتاب مورد سوء استفاده بعضی آقایان برای تبلیغات انتخاباتی قرارنگیرد. افرادی که حرف ولی امر مسلمین را زیرپاگذاشته وتمام تلاش شان مهره چینی ازافراد خودشان است وخودراانقلابی وولایی جا میزنند.خداوند به همه مارحم کند که ابزار هوای نفس قرارنگیریم که همانا ابزار شیطان است.
کتاب خوبیه ارزش وقت گذاشتن داره تشکر از نویسنده کتاب
کتاب خوبیه خیلی ممنون از گرد اورند عزیر