ابوالعاص در دامادی ما کوتاهی نکرد، ما قدردان حمایت او هستیم. شبهای تار موقعی که ما در محاصره قریش میان شعب به سر می بردیم، او بود که بارهای آذوقه ما را می رسانید.
فکر نمیکردم چنین اتفاقی در خانواده پیامبر رخ داده باشد و مرا مشتاق به مطالعه کتابهای بیشتر در تاریخ اسلام کرد.
من دارم نظر شخصی خودم رو مینویسم، پیش پیش از محضر همه کاربران سایت ایران کتاب هم عذرخواهی میکنم، ولی بعد از خوندن این کتاب آرزو کردم کاش استاد عبدالکریمی وارد حوزه ادبیات نمیشد! در مقوله نقد، تحلیل و تفکر ارادت زیادی به ایشون دارم ولی در حوزه ادبیات...
بیان حقیقت نیاز به دانستن ادبیات ندارد.
منابعی که بر اساس آن این کتاب نوشته شد معتبر است ؟