از آن روی که نهان یا مینوی هر کس تنها ویژه اوست و در گونه خویش یگانه است، به ناچار، پیوند هر کس با مینو و نهان جهان پیوندی است دیگرسان و بی همانند. تنها از دیدی فراخ و فراگیر و با نگاهی نیک کلانْ نگر، می توان پیوندها و آزمون ها و دریافت هایی ویژه و دیگرسان و یگانه را که دریافتگران و آزمایندگان و پیونْدندگان در روبارویی با جهان نهان و نهان جهان داشته اند، در گونه ها و رده هایی گنجانید و همانندی ها و همبستگی هایی در میان آنها یافت. در کتاب، از پدیده ها و آزمون ها و رویدادهایی سخن رفته است که در چشم خواننده ناآشنا با جهان نهان، بسیار شگفتی آور، حتی خردْآشوب و اندیشه کوب، می تواند نمود؛ اما چه باک؟ اگر این کتاب، کتاب دمی بی خویشتن با خویشتن، بتواند این خواننده شگفت زده خردآشفته را به درنگ و اندیشه وادارد تا مگر راهی نو، در شناخت جهان و آشنایی با رازهای پرشمار نهفته آن، فراروی وی بگشاید، کتاب سود و بهره ای را که می باید، داشته است و نویسنده، در نگارش آن، کامگار بوده است و به خواست و آماج خویش رسیده است. باشد که دمی بی خویشتن با خویشتن که دستاورد اندیشه های این دوستار، در نهانگرایی و درنگ های او بر رازآشنایی است.
کتاب دمی بی خویشتن، با خویشتن