کتاب هله!

heleh!
کد کتاب : 35134
شابک : 978-6009149544
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 240
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2007
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب هله! اثر محمدجعفر مصفا

"هله!" کتابی است دویست و چهل صفحه ای به قلم "محمدجعفر مصفا" که انتشارات نفس آن را به عرصه ی چاپ رسانده است. این کتاب که در ردیف کتاب های خودپروری قرار می گیرد، نوعی انسان شناسی را در سایه ی تعالیم روحی و معنوی و هم چنین با بهره گیری از معیارهای روان شناسی ارائه می کند و با نگاهی ویژه به حیات انسان، روابط او را تحلیل می کند.
"محمدجعفر مصفا" قسمت هایی از کتاب "هله!" را بر اساس بحث های صورت گرفته در جلسات عمومی که در گروه های چند نفره و در شهرهای اصفهان و تهران برگزار می شد، به رشته ی تحریر درآورده است. آنچه عنوان این کتاب که "هله!" نام دارد به آن اشاره می کند، هشداری است که توجه انسان را به امری مهم جلب می کند و آن امر مهم در این جا، گذشت عمر بدون آگاهی از چگونگی و کیفیت آن است.
نویسنده در "هله!" ابتدا مساله ی حضور در هستی را زیر ذره بین تحلیل خود می برد. او به اهمیت نگاه در سکوت اشاره می کند و آنچه را که در فراسوی مرزهای خشونت وجود دارد، در برابر دیدگان خواننده به تصویر می کشد. با شرح زندگی انسان، آنچه به عنوان شادمانی خلاق شناخته می شود، تجزیه و تحلیل می شود و به جنبه های مختلف مدیتیشن و حضور ذهن اشاره می گردد. "محمدجعفر مصفا" از معرفی تعالیم کریشنامورتی نیز غافل نشده و با شرح و بسط مسائلی همچون سکون و حرکت، عشق و تنهایی و تضادها و تعارضات درونی ما، به بحث عصبیت و رشد انسان می رسد. او ماهیت شخصیت عصبی زمانه ی حاضر را تشریح می کند و در نهایت ضرورت خودکاوی را تبیین می نماید.

کتاب هله!

محمدجعفر مصفا
محمدجعفر مصفا (متولد ۱۳۱۲ ش، خمین - درگذشتهٔ ۱۳ اسفند ۱۳۹۷) نویسنده، مترجم و مولوی‌شناس اهل ایران است؛ که کتاب‌ها و مقالات زیادی در رابطه با خودشناسی و انسان‌شناسی نوشته‌است.مصفا چندین مقاله نوشته و در جاهای مختلف از جمله فرهنگسرای اندیشه تهران نیز جلساتی تحت عنوان خودشناسی برگزار کرده‌است.متوفی معتقد است انسان تمام عمر خود را مشغول آن چیزی است که نیست! و تأکید دارد که تمام فکرها و اندیشه‌های اعتباری ئی که انسان در سر دارد زائد است، «من» را اعتباری دا...
قسمت هایی از کتاب هله! (لذت متن)
از متن پشت جلد کتاب: در "هستی" ما خشم و نفرت مانند سیلی عظیم خودش عامل حرکت و ارضای خودش است؛ حال آنکه "حسنات" شیوه هایی است نمایشی، دفاعی و تاکتیکی که انسان به حکم ضرورت انطباق در یک رابطه ی ناهنجار و پرآزار، خود را در پناه حرمت و تقدس آنها قرار داده است. ما با شوق و رغبت خشم می ورزیم و با اکراه و بی میلی، مهر. اگر به روابط توجه کنیم می بینیم افراد با صفات نیک فقط بازی می کنند؛ در رابطه ی با آنها جدی نیستند؛ تا آنجا که توجیه پیدا کنند و راه دست شان باشد از عمل به آنها اجتناب می ورزند و موضوع را به ادا و وانمود برگزار می کنند. نشان واضح این امر چهره ی کریه، پرخشم و ناهنجار زندگی و روابط آدمیان است.