رابطه درمانی: این نوع رابطه که میان درمانگر و بیمار شکل می گیرد نقش بسیار مهمی را در طرحواره درمانی بازی می کند. رابطه درمانی تحت عنوان «باز والدینی حدومرزدار» مفهوم سازی می شود و به معنای این است که درمانگر در حیطه ضوابط و محدودیت های تعریف شده در رابطه درمانی نقش یکی از والدین بیمار را برعهده گرفته و با محبت و گرمی با بیمار رفتار می کند. توجه به این نکته مهم است که سبک این رابطه باز والدینی بایستی با مشکلات با طرحواره های بیمار همخوانی داشته باشد. به ویژه در مورد بیماران دارای اختلالات شخصیت، یک رابطه درمانی جایی است که در آن بیمار فرصت می یابد و جرئت می کند که احساسات دردناک خود را به نمایش بگذارد، تلاش می کند تا رفتارهای اجتماعی جدیدی را امتحان کند، و برای نخستین بار الگوهای ارتباطی خود را تغییر دهد.
طرحواره درمانی رویکردی پیچیده و ساختارمند نسبت به مفهوم سازی و درمان انواع گوناگونی از مشکلات داراست. بنابراین طرحواره درمانی نه تنها به منظور درمان اختلالات خاص، بلکه بیشتر به عنوان یک رویکرد درمانی فراتشخیصی برای درمان تمامی اختلالات ابداع گردیده است. با این حال در طی دوران رشد و تحول این رویکرد مدلهای خاصی برای درمان انواع اختلالات شخصیت در آن شکل گرفته است که در فصل دو به معرفی آنها خواهیم پرداخت.