کتاب ریچارد سوم اجرا نمی شود

Richard III n'aura pas lieu
یا صحنه هایی از زندگی مایر هولد
کد کتاب : 39101
مترجم :
شابک : 978-9641854609
قطع : جیبی
تعداد صفحه : 115
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2005
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 20 اردیبهشت

معرفی کتاب ریچارد سوم اجرا نمی شود اثر ماتئی ویسنی یک

ریچارد سوم: به من بگو، رفیق وسوولود، چرا از من یک شخصیت مثبت ساختی؟ هیچ کس هرگز ریچارد سوم را به شخصیتی مثبت تبدیل نکرده است. من همان قاتل، یک موجود ظالم و بی وجدانم... چرا این نگاه آرام و دلسوز به من انداخته شده است؟ میرهولد: زیرا شما نماینده ی شر بدون اهمیت ایدئولوژیک هستید. ریچارد سوم: آیا این را می شنوید؟ او همه چیز را تشخیص داد!
داستان ساده است؛ این زمانه است که پیچیده است. میرهولد اجازه ی اجرای ریچارد سوم را دریافت کرد زیرا شکسپیر نویسنده ی سانسور شده ای در این کشور نیست . کشوری که با انقلاب برای خلق انسان جدید تلاش می کند. بله، اما... کمیسیونی که بر هنر در خدمت انقلاب نظارت می‌کند، متوجه می‌شود که برخی از نشانه‌های نمایشی گیج‌کننده، حتی خطرناک و حتی ضد انقلاب هستند. بازیگران بیش از حد به دنبال نگاه مردم هستند، برخی از لوازم جانبی را باید از نظر ایدئولوژیک "پاکسازی" کرد... و مهمتر از همه لحظات خاص سکوت مشکوک است! بنابراین این رویکرد هنری کارگردان است که ما به آن حمله می‌کنیم، و کنایه‌هایی که این رویکرد می‌تواند برانگیزد... ریچارد سوم اجرا نمی‌شود، نمایشنامه‌ای همزمان درباره سیاست سانسور، زندگی میرهولد و قدرت است. تئاتری که قدرت های توتالیتر را می ترساند. اما متن همچنین به هزارتوی خودسانسوری نفوذ می کند، این متحد ارزشمند قدرت، این میدان نبرد که هنرمند خود را رو در رو با وجدان خود می بیند. بنابراین، آزادی عالی هنرمند بدون شک در قدرت غلبه بر این خودسانسوری و فرار از آن نهفته است. زیرا وقتی سوار ریچارد سوم در زمانی محکوم به شستشوی مغزی می شوید، نمی توانید بی گناه باشید. جای تعجب نیست که وقتی برای شجاعت داشتن استعداد از جانتان مایه می گذارید. این قطعه که مانند یک رمان خوانده می شود به شدت بر درهای خاطرات فراموش شده می کوبد و مغزهایی را که دستخوش اشکال دیگر شستشو می شوند بیدار می کند.

کتاب ریچارد سوم اجرا نمی شود

ماتئی ویسنی یک
ماتئی ویسنی یک در سال ۱۹۵۶ در شهر رادیوتس رومانی زاده شد. او در رشته تاریخ و فلسفه ادامه تحصیل داد و از سال ۱۹۷۷ نمایشنامه نویسی را آغاز کرد. او در سال ۱۹۸۴ جایزه اتحادیه نویسندگان رومانیایی را برای بهترین کتاب شعر دریافت کرد. ویسنی یک در طی ۱۰ سال، نمایشنامه های زیادی نوشت که همه آنها در کشورش ممنوع شدند. یک رمان و دو فیلمنامه او نیز به همین سرنوشت دچار شدند. او در سپتامبر ۱۹۸۷ در پی دعوت بنیاد فرهنگی پاریس به فرانسه رفت و پس از درخواست پناهندگی سیاسی در این کشور اقامت گزید. پس از سقوط حکومت...
قسمت هایی از کتاب ریچارد سوم اجرا نمی شود (لذت متن)
ولی من دارم بهت می گم الان وقت خوبی برای اجرای ریچارد سوم نیست. تو خطرناک شدی، ولودآ. تو کشور ما هرکی بتونه جمعیت رو به وجد بیاره یا بخندونه، خطرناک می شه. بهت گفتم اتللو رو بردار… غم انگیزه، قشنگه، از عشق می گه…

۱ مایرهولد وسط صحنه ی خالی، روی یک صندلی چرت می زند. دختر جوان از محفظه ی سوفلور بیرون می آید. یک پایش توی گچ است. به آرامی مایرهولد را تکان می دهد. دختر جوان: رفیق مایرهولد... رفیق مایرهولد... مایرهولد: چی شده؟ دختر جوان: هیچی. فقط می خواستم بگم که... شما خواب تون برده... مایرهولد: آره... واقعا؟... شما کی هستین؟ دختر جوان: شما خسته ین، رفیق مایرهولد. الان سه ساعته همین جور رو صندلی چرت می زنین و منتظرین. دو بار کم مونده بود بیفتین زمین. هر دو بار گرفتم تون. ولی حالا دیگه باید برگردم خونه. دیگه هیشکی تو سالن نیست. برای همین به خودم جرئت دادم بیدارتون کنم. می دونم خسته ین ولی نباید همین جوری این جا بمونین... ممکنه واقعا بیفتین زمین و صدمه ببینین. یه لیوان آب میل دارین؟ مایرهولد: بله... ممنون... دختر جوان: من رو به جا نمی آرین، نه؟ ولی مهم نیست. من زنائیدا هستم، سوفلور. دو ماهه تو این نمایش کارم همینه.