امروز در میدان شهر جشن بزرگی برپاست و همه دختر ها باید آن جا جمع شوند تا پسر پادشاه آن ها را ببیند. گیس گلابتون هم دلش می خواهد به میدان شهر برود، اما او باید توی انباری خانه شان بماند تا یک کوه عدس و لوبیا و برنج و نخود و ماش را از هم سوا کند و یک ماهی خیلی بزرگ را برای شام بپزد. گیس گلابتون تا آخر شب هم نمی تواند تنهایی همه ی این کارها را بکند و خودش را به جشن برساند. اما صبر کن! شاید مرغ های دریایی و ماهی ها بتوانند کمکش کنند، نه؟ و...
کتاب ننه ماهی