اگر نیمه عمر این عنصر پرتوزا فرضا یک سال باشد، به این معنی است که بعد از یک سال حدود نصف اتم هایش آن ذره را منتشر کرده اند. بعضی اتم ها این کار را خیلی زودتر انجام می دهند، و بعضی ها خیلی دیرتر. نکته این جاست که هیچ دلیلی برای این وجود ندارد که چرا یک اتم در فلان زمان ذره ای را منتشر می کند و نه در یک زمان دیگر. دو اتم که تمام ویژگی های مورد نظرشان دقیقا عین هم هستند بعد از مدت زمان های خیلی متفاوتی ذره ها را منتشر می کنند، و هیچ علتی برای این وجود ندارد.
عقل گرا: اما حتما یک فرقی هست که باعث این اتفاق می شود! نمی شود تصور کرد که چنین چیزی اصلا هیچ علتی نداشته باشد!
کیهان شناس: نه، این الآن بخشی از نظریه فیزیکی پذیرفته شده و رایج است که هیچ علتی ندارد.
کیهان شناس: بله. ملاحظه ها ما را به یک تخمینی از مقدار ماده در جهان رسانده اند. معلوم شده است که این مقدار کافی نیست تا گرانشی را که برای کم کردن سرعت چیزها و متوقف کردنشان و شروع انقباض لازم است ایجاد کند. بنابراین نظریه چرخه ای در حال حاضر محبوبیتی ندارد. نظریه حالت پایا سال هاست که دیگر رقیبی محسوب نمی شود. بنابراین امروزه نظریه انفجار بزرگ تنها گزینه موجود است. ولی باید اعتراف کنم که کیهان شناسی در وضعی است که دارد به سرعت پیشرفت می کند و عوض می شود. دیدگاه رایج شدیدا در معرض تغییر است!
ما آن را از تجربه یاد نگرفته ایم، آن طوری که مثلا یاد گرفته ایم همه سگ ها واق واق می کنند: ما هیچ وقت سگی را ندیده ایم که واق واق نکند. اما چیزهای خیلی خیلی زیادی وجود دارند که ما علتشان را ( اگر علتی وجود داشته باشد ) درک نکرده ایم. من مانده ام که چرا فکر می کردم هر چیزی حتما علتی دارد؟ شاید باید این باور را کنار گذاشت. ( ۱۸)
عقل گرا: از این که بگذریم، یک نظر داشتم. دانشمندهای نظریه انفجار بزرگ به علت اول معتقدند، چیزی که همه چیز را به راه انداخته است، اما خود آن هیچ علتی ندارد؛ و اندیشمندهای دیندار هم که خدا را علت اولی که بی علت است می دانند همین کار را می کنند. شاید از یک لحاظ آن ها دارند درباره یک چیز واحد حرف می زنند؟ شاید انفجار بزرگ همان آفریدگار الهی باشد؟