همقبیله تلنگریست بر آگاهی وجودهای خسته ای که اغلب در دام زندگی زندان شده اند و در تکرار روزمرگی سرگردان... کاوشی است در آبادی درون، برای خارج شدن از چرخه ی بی محتوای زندگی سطحی و یافتن دوباره ی خود... پرشی به ابعاد دیگر آفرینش... واقعیت های از دیده پنهان!
نویسنده این کتاب با داشتن استعداد و درک خاص در عوالم ماوراءالطبیعه و عوالم موازی، به بیان مکاشفات و مشاهدات حسی در مباحث لایه های انرژیک، روانشناسی، فلسفه و فیزیک پرداخته و با نگرشی نو همراه با رویکردهای عملی در تلاش است تا هدف آفرینش را بهمراه روش پیمودن مسیر آشکار سازد... کتابی که معنی حقیقی بسیاری از پاکی ها، زیبایی ها، حقیقت ها و احساسات راستین که در کالبد کوچک انسان گنجانده شده است را آشکار می سازد.
کتابی که باید آن را آهسته خواند و در عمق اندیشه های نویسنده اش غوطه ور شد...
همقبیله با درد و دل ساده ی یک روح آغاز می شود. روحی که هجران دوری از یار و دیار و باغ ملکوت را نه تنها درک کرده، بلکه از اعماق وجودش لمس کرده است. او می داند بجز او هستند کسانی که غربت خاک را حس می کنند و بدنبال راه می گردند. او که خود جستجوگری در عالم معناست، به ارواحی که تن به خاک و زندگی مادی نداده اند، لقب همقبیله را داده است. قبیله ای از جنس نور و عشق، خداجوئی، حقیقت طلبی و رفتن...
کتاب همقبیله