این کتاب، یک ابزار مدیریتی است که میتواند در محیطهای شغلی امروزه موثر واقع شود. با آموزههای آن مدیران یاد میگیرند چگونه قدرت خود را با کارکنان تقسیم کنند به نحوی که احساس قدرتمندی هر دو طرف را افزایش دهند. به عنوان یک مدیر و راهبر با واگذار کردن اندکی از قدرت خود، میزان بیشتری را از طریق احترام، همکاری و وفاداری دریافت خواهید کرد. آیا این ها همان چیزهایی نیستند که میخواهید برای مجموعه خود به ارمغان بیاورید؟
در بخشی از کتاب آمده است:
" در روزگاران قدیم، پادشاهی در قلمرو خود حکم فرمایی می کرد که چندین فرزند پسر و دختر داشت. دختر کوچک پادشاه، وقتی به سن بلوغ رسید، تصمیم گرفت در زندگی به کارهای دیگری بپردازد؛ اما او نیز همانند بسیاری دیگر از افراد خانواده های سلطنتی، در قبال مسائل واقعی زندگی، بی تجربه و سطحی نگر بود. شاهزاده خانم که در خانواده سلطنتی بزرگ شده و ریاست و حکمرانی پدر را بر کشور دیده بود، می پنداشت با مشاهده رفتار و مدیریت و سلطنت پدر مسائل زیادی درباره
راهبری» آموخته است. او با این ذهنیت و با تکیه بر دانشی که به لطف تاج شاهزادگی اش آموخته بود، قلمرو امن قصر را ترک کرد تا در جهان بیرون بخت خود را بیازماید. در قلمرو پهناور پدر، روزی به شرکتی تولیدی برخورد کرد و به این نتیجه رسید که نقطه ایدئال برای آغاز مدیریت و راهبری همین جاست. این شرکت که از اموال پدر تاج دار او محسوب می شد، یک معدن استخراج الماس بود که کل گروه عملیاتی آن هفت کارمند و کارگر بودند. آنان در کار خود مهارتی خاص داشتند و فردی به نام داوود سرپرستی عملیات را برعهده داشت و بر کار دیگران نظارت می کرد. اگرچه کار شرکت به آرامی پیش می رفت، آن شش کارمند کمی ناراضی و شاکی بودند، به ویژه گنجعلی که آدم کج خلق و غرغروبی بود، سیروس که بیشتر وقت ها سرماخورده بود و چندان قبراق نبود و ابراهیم..."
کتاب رهبری مدرن و مقتدرانه