مردان جوان مسلح مانعی در شاهراه اصلی ایجاد کرده اند. آنان اتومبیل ها را متوقف نموده و کارت های شناسایی را کنترل می کنند. از اتومبیلی دو نفر را بیرون می کشند. یکی جوانی است در اوایل بیست سالگی و دیگری مردی است میانسال؛ و هر دو عضو فرقه مذهبی «نادرست». این دو به کنار جاده کشانده می شوند و در حالی که زانوزنان تقاضای بخشش می کنند، در کمال خونسردی به آنها تیراندازی می شود. این صحنه ای خیالی نیست، بلکه در جنگی داخلی که هنوز در یکی از مدرن ترین کشورهای عربی، معروف به سوئیس خاورمیانه، جریان دارد، رویدادی تقریبا عادی و معمول است. این صحنه به شیوه خشن خود، علاوه بر اینکه به وضوح از هم پاشیدگی لبنان را نشان می دهد، سررشته از هم گسیختگی جامعه بزرگتر عربی را، که من آن را جامعه پدرسالار جدید می نامم، به دست می دهد. البته صحنه ها و جنبه های دیگری نیز وجود دارند که همه، به یکسان، حاکی از فرآیند انحطاط اجتماعی، سیاسی و اخلاقی اند: استبداد سیاسی، فساد، هدر رفتن ثروت نفت، جنگهایی میان اعراب، جنگ ایران عراق، تفوق تحقیرآمیز اسرائیل، تسلیم و سرسپردگی مصر.