من عمیقا تحت تأثیر محتویات این کتاب قرار گرفته ام و حتی بیشتر از آن از رابطه شخصی ام با آنیتا مورجانی که از طریق یک سری تصادفات تنظیم شده الهی وارد زندگی من شده است.
این کتاب بسیار قابل تامل است. آیا می توانیم آموخته ها و تغییرات را از تجربه نزدیک به مرگ شخص دیگری بگیریم؟ آیا می توانم فقط با خواندن این کتاب همان سطح ایمان و دانش را برای خودم ایجاد کنم؟ راستش را بخواهید، فکر نمی کنم بتوانم. اما کاری که می توانم انجام دهم این است که ذهنم را کمی بیشتر باز کنم، این کتاب را به عنوان آجر دیگری در ساختن آن دیوار قدرت بگیرم و آموخته های او را در سفر خودم با خود ببرم.
بعد از اینکه پزشکان تأیید کردند که دیگر اثری از سرطان در بدنم نیست تا چند هفته با مرور وقایعی که برایم پیش آمده بود سعی می کردم علت آن ها را درک کنم. وقتی مردم مرا برای اولین بار بعد از مرخص شدن از بیمارستان می دیدند بسیار متعجب می شدند و من هم به تدریج به این وضعیت عادت کرده بودم. اگرچه هیچ کس این موضوع را مستقیما به رویم نمی آورد ولی به خوبی می دانستم که اغلب آن هایی که آخرین بار مرا دیده بودند تصور می کردند که به زودی می میرم و انتظار نداشتند که دوباره مرا ببینند. مردم از اینکه می دیدند در چنین مدت کوتاهی سلامتی ام را کاملا باز یافته ام متعجب می شدند.
موجود شود لطفا