در یک گرگ ومیش معمولی، بچه ها توی کلاس تقویتی ریاضی آقای انارکی نشسته اند که صدای بلندی از حیاط به گوش می رسد: «هیچ کی از جاش تکون نخوره!» صدا آنقدر بلند است که بچه ها را می کشاند پشت پنجره تا ببینند چه خبر است. چهار گروگان گیر، با جوراب های سیاهی که روی صورت شان کشیده اند، وارد مدرسه می شوند. به نظر خشمگین می آیند و اسلحه ای که توی دست یکی شان است نشان می دهد که با هیچکس شوخی ندارند. گروگان گیرها به سمت کلاس آقای انارکی حرکت می کنند و از آن لحظه به بعد، آن گرگ ومیش دیگر یک گرگ ومیش معمولی نیست، بلکه تبدیل می شود به یک گرگ ومیش سگی!