مدیریت هنر و اداره سازمان های هنری اساسا مقوله ای متفاوت و متمایز از مدیریت سازمان های غیر هنری است و از الگویی پیش ساخته و نظام مدیریتی از قبل تدوین شده پیروی نمی کند و بسیار در تبعیت از سبک اقتضایی مدیریت بوده، چارچوب مدیریت خود را به مقتضای شرایطی که در آن قرار گرفته، مطالبه می کند.
در واقع برای اداره سازمان های هنری ما قادر به ارائه یک قالب مدیریت کلیشه ای و یا یک نسخه از پیش تجویز شده نیستیم، بلکه بایستی چارچوب اداره سازمان های هنری را با توجه به ویژگی های خاص و منحصر به فرد هر سازمان ترسیم کنیم.
سازمان های هنری و به تبع آن مدیریت سازمان های هنری در دو سطح یا حالت، منحصر به فرد هستند؛ حالت اول انحصار به فرد عام است، یعنی سازمان های هنری در مقایسه با سازمان های غیر هنری منحصر به فرد و متمایز هستند. در سطح دوم که می توانیم آن را انحصار به فرد خاص نام نهیم، مطلب قدری ریزتر، کوچکتر و جزئی تر شده و به معنای خاص و متمایز بودن هر سازمان هنری از سایر سازمان های مشابه خود می باشد. متعاقب این مطالب، صاحب نظران و طراحان این سازمان ها ملزم به ارائه و خلق دو سبک مدیریت هنری در سطح عام (برای کلیه سازمان های هنری) و در سطح خاص (جهت هر سازمان به طور اختصاصی) هستند.
کتاب مدیریت مراکز و سازمان های هنری