گاتمن در قالبی آسان و قابل درک و پر از حکایات، دیالوگ های تخیلی و شبیه نظریه بازی ها، عدم اعتماد در یک رابطه را توضیح می دهد.
آموزنده و روشنگر
هرگز نمی توان دریافت که جرقه ی یافتن آگاهی چه زمانی بر انسان وارد میشود. قطعة وقتی در حال تماشای یک سریال جنایی هستید، منتظر شنیدن فریاد «یافتم، یافتم» نیستید. یک قسمت از سریال اعداد، در مورد جلوگیری قهرمان سریال از یک حمله ی تروریستی است. فرد نابغه ای توانست با یک محاسبه ی ریاضی و یا «اعتماد متریک» سطح وفاداری را در میان مظنونین متنوع تروریست محاسبه کند. اندازه گیری دقیق، اعتماد در میان تروریستهای احتمالی، یک کار جذاب و پیچیده بود. این چیزی نبود به جز یک ماجرای تخیلی که به گمان من، زاییدهی خلاقیت ذهن نویسنده ی داستان و مشاور ریاضی سریال بود. اما با دیدن این سریال، به ذهن من خطور کرد آیا داده هایی که در اختیار دارم می تواند کلید محاسبه ی یک اندازه گیری واقعی از اعتماد، نه بین افراطی های خشن، بلکه بین زوج هایی که یک رابطهی متعهدانه دارند، باشد. یک تعریف ریاضی به من این امکان را میدهد که نه تنها نظریهی من که در آن اعتماد پایه و اساس عشق است تایید شود، بلکه می توان آن را در لابراتوار مورد مطالعه قرار داد. سپس حتی قبل از این که زوجها متوجه شوند، می توانم تشخیص دهم که آیا یک رابطه از فقدان اعتماد رنج می برد یا نه. من می توانم یک نوع GPS برای قلب درست کنم تا به زوج های شاد کمک کنم مسیر خود را گم نکنند و آنهایی که از مسیر خارج شده اند را دوباره به مسیر درست هدایت کنم.