کتاب ماری آنتوانت

در ضمن چاپ نشر تاو و نشر نگاه نسبت به چاپ نشر زرین دارای سانسور در مطالب کتاب هستش و این رو به دفعات مختلف مشاهده کردم، این سانسور‌ها بیشتر مربوط به مسائلی که درباره خلوت‌های مختلف آنتوانت و اتفاقاتی که بین اون و معشوق‌های مختلفش از نوجوانی تا روزهای آخر که در قدرت بود می‌افتاد. جدا از فونت و صفحه آرایی بی جهت نیست که اختلاف هفتاد صفحه ای بین این دو نشر رو شاهد بودم. بهرحال نتیجه قیاس من در همخوانی که با دوستانم در گروهی داشتیم سانسور‌های مختلفی رو در نشر نگاه و تاو مشاهده کردیم.

نظرم رو درباره کتاب به اختصار می‌نویسم. خب کتاب از اسمش هم مشخصه، سرگذشت ماری آنتوانت، زندگینامه این فرد از بدو تولد تا هنگام مرگ رو روایت می‌کنه،روزهایی از فرانسه و سرگذشت ملکه ای که محبوب بود اما به منفور‌ترین زن روی زمین تبدیل شد.قلم شیرین و پر کشش و جذاب مترجم واقعا مثل یک مخدر خواننده رو با خودش همراه می‌کنه و حس مطالعه یک داستان شیرین در کنار کرسی از زبان مادر بزرگ رو برای من تداعی می‌کرد. بی جهت نیست که زیگموند فروید می‌گفت شخصیت یک انسان و نحوه‌ی تفکر و زیست یک فرد در کودکی و در ابتدای راه شکل می‌گیره. هر آنچه در روان و ذهن کودک بکاری در اینده اون رو برداشت خواهی کرد. ماری آنتوانت با اینکه محبوب پدر بود اما اصلا و ابدا چیزی از محبت مادری رو در کودکی خودش ندید و همین موضوع باعث شد که در آینده با مسأله محبت کردن به رعیت بیگانه باشه. کودکی که به بازیگوشی و فرار از تعلیمات تربیتی شهره شده بود و آثاری که از نامه‌ها و نوشته‌های اون به جا مونده به جهت بد خط بودن و عدم تمرین در مشق و تمرینات تحصیلی اون هنوز هم به چشم میاد. کسی که معلمین خودش رو دست به سر می‌کرد و حتی بعد از اینکه در پاریس ساکن شد هم مدام به فکر خوش گذرانی و عیش و نوش بود و تمام کسانی که مسئول تربیت اون بودن عاصی شده بودن. کسی که خودش رو بالاتر از هر کس و هر مقام و هر ارزشی می‌دید و سرنوشت درس خوبی به اون داد، به قدری خودش رو بالاتر می‌دید که در اوج فشار هم پیشنهاد کمک از هر سویی که می‌اومد رو بخاطر غرور بیجا رد میکرد. جدا از مسأله زندگی نامه ماری آنتوانت مسائلی پیرامون انقلاب مهم فرانسه هم در کتاب اومده بود که واقعا در خور توجه و خواندنی بود و برای مخاطبی که سفتی و سختی مطالعه تاریخ به صورت مستند رو نداره این ریتم روایی و داستانی کتاب خیلی کمک کننده ست تا با بخشی از انقلاب فرانسه و تبعات اون و بعضی از شخصیت‌ها مثل میرابو و مارا و ... آشنا بشه و کمی از احزاب و باشگاه‌های انقلابی مثل ژاکوبن‌ها و... رو مورد مطالعه قرار بده. ««ادامه نظرم درباره کتاب در کامنت بعدی»»

((ادامه کامنت قبلی و نظرم پیرامون کتاب )) لویی شانزدهم پادشاه فرانسه واقعا مردی نیک سرشت و وطن دوست و ملت دوست بود که به جهت داشتن بیماری جنسی از عدم اعتماد به نفس رنج می‌برد و ترجیح می‌داد به جای سلطنت کردن به حرفه ای که به اون علاقه مند هست یعنی قفل سازی خودش رو سرگرم کنه و تفریحات خودش مثل باقی پادشاهان شکار کردن و... سپری کنه و همین ضعف اعتماد به نفس وسیله ای شد که همه از اون استفاده و سو استفاده کنند و گاهی وزیران، گاهی اشراف و اغلب ماری آنتوانت خواسته خودشون رو به کرسی بنشانند و دود این مسائل به چشم ملت رنج دیده و زخم خورده می‌رفت که نهایت به انقلاب ختم شد تا با دستای خودشون بتونند سرنوشت خودشون رو رقم بزنند. در نهایت من به کتاب از ده نمره  پنج میدم چون برای من نوعی که حوصله عاشقانه‌های نوجوانانه و اتفاقاتی که در خلوت شخص اول داستان رخ میداد رو نداشتم و به نظرم میشد از حجم اضافه گویی و کش دار شدن داستان در این مسائل کاست و بر کیفیت اون افزود. نکات تاریخی کتاب نقطه قوت کتاب بود و داستانی شدن کتاب و حواشی عاشقانه نقاط ضعف کتاب بود. امیدوارم نظرم کمکی به عزیزان کرده باشه.

سلام ، ماری آنتوانت

سال انتشار میلادی باید اشتباه باشه