تعیین نسبت عرفان و سیاست در درجه نخست به تعریفی درست از آن دو وابسته است. اگر عرفان را منقطع از جامعه و یک پدیده کاملا مجرد و آسمانی بدانیم و از آن به خلوت گزینی و درون نگری تعبیر کنیمو از سوی دیگر سیاست را مقوله ای کاملا این جهانی و ماده محور و سیاستمداران را فارغ از درک باطن هستی بدانیم، رابطه ای بین عرفان و سیاست وجود نخواهد داشت. لیکن عرفان و تصوف اسلامی از همان آغاز به تبع دین اسلام، اهدافی سیاسی و اجتماعی داشته و به هدف گذاری و ارائه طرح کلی درباره چارچوب های سیاست اسلامی پرداخته است...
کتاب تصوف و سیاست