کتاب مایکل وی 7

The Final Spark
(آخرین درخشش)
کد کتاب : 46998
مترجم :
شابک : 978-6222740634
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 390
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب مایکل وی 7 اثر ریچارد پل اوانز

آخرین کتاب در مجموعه مایکل وی با یک رویداد منحصربفرد آغاز می‌شود: مایکل گم شده است. او برای نجات دوستانش نهایت فداکاری را کرد و حالا رفته است. حالا آینده آنها و انقلاب چیست؟

نبرد در جزیره هادس با انفجاری ویرانگر به پایان رسید که جزیره را به ویرانه ای وحشتناک تبدیل کرد و بسیاری از ارتشیان در آن کشته شدند. با این حال، هچ جان سالم به در برد و در حالی که برنامه‌های او قطعا با شکست مواجه شده‌اند، او مصمم‌تر از همیشه است تا دولت‌های جهان را تحت کنترل خود درآورد. اما ابتدا، او می‌خواهد مقاومت را از بین ببرد و اعضای باقی‌مانده گروهک انقلابی را دستگیر کند.

همانطور که نیروهای هچ وارد عمل می شوند، به نظر می رسد هیچ چیز نمی تواند مانع از آن شود. گروهک تقسیم شده است. صدا ضبط می شود و مادر مایکل به عنوان طعمه برای فریب رهبر مقاومت از مخفیگاه استفاده می شود. آیا هر چیزی یا هر کسی می‌تواند جلوی یاغیان را بگیرد؟ یا این پایان کار آنها است؟

کتاب مایکل وی 7

ریچارد پل اوانز
ریچارد پل اوانز (متولد ۱۱ اکتبر ۱۹۶۲) نویسنده آمریکایی است که برای نوشتن جعبه کریسمس و اخیراً مجموعه مایکل وی شناخته شده‌است.اوانز از دبیرستان کوتانوود (Cottonwood) در موری سیتی واقع در یوتا فارغ‌التحصیل شد. او با مدرک لیسانس از دانشگاه یوتا در سال ۱۹۸۴ فارغ‌التحصیل شد.در حالی که به عنوان یک مدیر اجرایی کار می‌کرد، یک داستان دربارهٔ کریسمس برای فرزندانش نوشت. او نتوانست ناشری برای این داستان خود پیدا کند و مجبور شد آن را به صورت یک رمان کاغذی به نام جعبه کریسمس منتشر کند. ...
قسمت هایی از کتاب مایکل وی 7 (لذت متن)
کوئنتین با ای ام پی موتور بیرونی و رادیوی قایق را از کار انداخته بود که الجن نتواند تا چند ساعت دیگر کسی را خبر کند؛ می خواست با این کار فرصت کافی به ولچ و نورانی ها بدهد تا برگردند به هادس و دوستانشان را نجات بدهند. البته اگر دوستانشان هنوز زنده بودند. آن ها حتی پنجاه کیلومتر دورتر از هادس، صدای انفجار عظیم را شنیدند و نورش را دیدند. اولین چیزی که به ذهن ولچ رسید این بود که هتچ یک جور وسیله ی هسته ای منفجر کرده تا جزیره را نابود کند. ولی انفجار، ابر قارچی درست نکرد و به جز درخشش ناگهانی، هیچ مدرکی نبود که نشان دهنده ی استفاده از سلاح هسته ای باشد. آن ها تا مطمئن نمی شدند که هیچ کدام از دوستانشان زنده مانده اند یا نه، از جزیره نمی رفتند.

چند ساعت بعد، وقتی ولچ و همراهانش در ساحل هادس ژول را به سطح آب آوردند، نمی توانستند چیزی را که می دیدند باور کنند. تمام قایق های الجن یا غرق شده بودند یا روی سطح آب می سوختند. وقتی الکتروکلن را دیدند که در ساحل کنار هم جمع شده بودند، خیالشان راحت شد.