مرگ سیاهی که موضوع این کتاب است، سه قرن دنیای مسلمانان و مسیحیان را در هم کوبید. این همهگیری در اواخر قرن هفدهم از اروپا رخت بربست و در افریقای شمالی و خاور نزدیک تا قرن نوزدهم جا خوش کرده بود. در بخش عمدهای از این دوره، هر منطقهای حدود یک دهه جنبههای وحشتناک طاعون را تجربه کرد. همهگیریها معمولا در بهار پدید میآمدند، در تابستان شیوع مییافتند و در پاییز و زمستان رو به افول میگذاشتند و شاید دوباره، خفیف تر، در بهار بعدی ظاهر میشدند. با این وصف، گاهی میتوانستند یک منطقه را تا چندین سال محاصره کنند. هیچ نسلی از این بیماری در امان نبود و کسانی که دچار بیماری نمیشدند یا از لطمات آن جان به در میبردند، که خیلیها اینطور بودند، به مصیبت دوستان و عزیزان محنتزده گرفتار میآمدند. از این گذشته، در روزگار طاعون، همه بهناچار متحمل دردسرهایی میشدند؛ از محدودیتهای قانونی گرفته تا فروپاشی اقتصاد محلی، از بو و سروصدای وحشتناک بیماران و افراد درحال مرگی که خیابانها را به هم میریختند تا ترس ملموس از اینکه شاید قربانیان بعدی خودشان باشند.
برای من جز کتابهای سخت خوان بود که اولش خیلی کند پیش میرفت، اواسط کتاب جذاب بود اما مجدد انتهاب کتاب ریتم کندی برای من داشت.
کتاب عالی بود، راجع به همه جنبههای دوره طاعون توضیح کامل داده، از وضعیت شهرها و مردم گرفته تا انواع ذهنیت هایی که افراد راجع به طاعون داشتن، راجه به پزشکها و داروها و روشهای درمانی طاعون، در مورد خرافات مذهبی که افراد با دعا و حرز و راه اندازی دسته جات مذهبی و شلاق زنی میخاستن جلوی طاعون رو بگیرن و فکر میکردن طاعون نتیجه گناهان افراده ولی بدتر باعث انتشار بیماری میشدن، 4 کتاب زندگی روزمره رو حتما بخونین (تفتیش عقاید، انقلاب فرانسه، مغول و طاعون)
بسیار جالب و خواندنی