«ژرژ باتای» در همه ی نوشته های ادبی و فلسفی اش توجه ویژه ای به مسئله ی شر و نسبتش با هنر، ادبیات و زندگی دارد. باتای در کتاب «ادبیات و شر» با پیش کشیدن آثار بزرگ نویسندگانی همچون ویلیام بلیک، فرانتس کافکا، مارسل پروست، مارکی دوساد، شارل بودلر و ... دست به تحلیل غریب و منحصربه فردی از آثار آنها می زند که تا همین امروز نیز نمی توان نمونه ی مشابهی برای آن یافت. در منظر باتای شر برآمده از محتومی امر اخلاقی نیست بلکه پیش درآمدی ست برای رسیدن به والاترین اخلاق. از همین رو در کتاب «ادبیات و شر» نشان می دهد که چگونه عبور از امور ممنوعه ی سیستم ها و قوانین اجتماعی، موجب مختل شدن کارکردهای قانون در نهادهای قدرت و نظام های فکری رسمی می شوند و بازتابشان را در این آثار برای ما نمودار می کند. برای باتای ادبیات یا منادی آزادی و شر است یا هیچ ارزشی ندارد. آزادی که هیچ نیست جز عصیان و شورش مدام. برای باتای ادبیات واقعی آن ادبیاتی ست که در آزادی مطلق هرچه می خواهد و باید را بگوید و از هیچ قانون بازدارنده ای تبعیت نکند. کتاب «ادبیات و شر» بیرون کشیدن و نمود دادن به همان شر عظیم درون آثار بزرگ تاریخ ادبیات مدرن است که با شدت تمام برابر هرآنچه می خواست متوقفشان کند ایستادند و امروز همچنان برای ما بهترین راهنمای عصیانند.
کتاب ادبیات و شر