«نوشته های من را باید با روش تاریخی بررسی کرد. فهم مدرن من از اسلام در زمان و شرایط معینی شکل گرفته و طبیعی است که برداشت من ابدی نخواهد بود. باب تفسیر و بازبینی های مجدد گشوده است، نه برداشتی است بسته و نه مطلق. اگر این طور ببینیم، جزم های دیگری ساخته ایم. امر الهی با متن مقدس ابزاری در اختیار ما گذاشته که می توان آن را بارها خواند و فهمید و درباره اش بحث کرد». دکتر ابوزید نص قرآن و آموزه های اسلامی را بر اساس شرایط و اقتضائات روز تفسیر می کرد، «اگر به ریشهٔ تاریخی و زمانی و مکانی لغات و جملات قرآن توجه نکنیم، با یک نص ساکن و صامت مواجهیم که فقط به کار مردم شبه جزیرهٔ عربستان قرن اول هجری می آید و هیچ کاربرد دیگری ندارد. تحول آیات قرآن مختص تاریخ پس از پیامبر نیست، در طول حیات حضرت رسول هم قرآن رشد کرده و متحول شده است». ابوزید در کتاب محمد و آیات الهی می نویسد «تصویری که از مراحل آغازین پیامبری محمد روایت می شود حس عمیق دینی او را نشان می دهد، اما در دوره های بعد مسئولیت اجتماعی در شخصیت او بارزتر است. همهٔ انسان ها رشد می کنند، به خصوص وقتی که مانند پیامبر شرایط زندگی و وظایفشان متحول شود. از طرفی میان حس عمیق دینی و مسئولیت اجتماعی پیامبر تناقضی وجود ندارد که اغراق آمیز باشد. محمد پیش از پیامبری تاجری با مهارت و تدبیر بود و عضو موفق جماعت مکی؛ تدبیر و تأمل خصوصیت ذاتی او بود و هرگز از او جدا نشد».