انسان نه آن چیزی است که هست، بلکه آن چیزی است که نیست. آزادی همان نیستی است که انسان آن را می آزماید و انسان همان موجودی است که با او، نیستی به جهان می آید، اما انسان همچون امری ناتمام، وجود دارد. وقتی انسان توهم ابدیت و نامیرایی را کنار می گذارد، جسور می شود، از این رو شجاع تر با مرگ روبه رو می شود. مرگ نشان می دهد که دنیا رام شدنی نیست. ما برای مردن آزاد نیستیم، اما میرنده ای آزادیم. انسان مشتاق دانایی است، اما مرگ، انسان را با امری نابخردانه و مبهم روبه رو می کند و...
کتاب مرگ