این کتاب در پی ترسیم جهانی است که در آن سخن از چند فرهنگی بودن و میان فرهنگی بودن می شود، اما با فرهنگ یا هر امر جمعی دیگر نظیر قوم، ملت و امت به عنوان امری جوهری، مخالفت می شود. عنوان کتاب خود گویای محتوای آن است، (میان فرهنگی بودن بدون فرهنگ). زیر عنوان کتاب نیز نقطه تمرکز اصلی و رهیافت کلی کتاب را نشان می دهد، (گذر از سیاست هویت به سیاست تمایز). در این جا تلاش می شود تا سیاست به معنای استراتژی های کلی برای یکپارچه سازی اجتماع نقد شده و سیاست جدیدی به نام سیاست تمایز جایگزین آن شود و...
کتاب میان فرهنگی بودن بدون فرهنگ