افشار و برادرش در جنوب مشغول ساخت و ساز مجتمعهای تجاری هستند. نجوا افشار به عنوان حسابدار برای کمک به پدر و عمویش راهی جنوب میشود و سرنوشتش به طرز عجیبی با مردان خانه سنگی گره میخورد. غافل از اینکه هر زنی وارد خانه سنگی شود، دچار سرنوشت شومی خواهد شد!
مردان بدنام خانه سنگی برای نجوا افشار بدنامی به بار میآورند و سرنوشتش را دچار دگرگونی میکنند.
مسعود کلهر که خارج از ایران تحصیل میکند و به ظاهر سرش به کار خودش گرم است و امیر کلهر که ظاهرا مشغول تجارت دریایی است...!
و ادامهی ماجرا...
کتاب مرد خاکستری