این کتاب روایتگر ماجرای دختر و پسر جوانی است که آشنایی شان با یکدیگر از سر لجبازی و رقابتی خیابانی آغاز می شود؛ آراد و عسل خیلی زود دل به یکدیگر می بندند و رابطه ای عاطفی میان شان شکل می گیرد. این در حالی است که میعاد پسردایی آراد نیز دل به عسل بسته است. مدت ها پس از شکل گیری رابطه و ایجاد اعتمادی میان طرفین هنگامی که عسل چکی سفید امضا را به آراد می دهد ناگهان او از همه جا ناپدید می شود و دختر می ماند و یک بدهی عظیم که او را روانه ی زندان می کند، اما آن چه که بیش از هرچیز آزارش می دهد زخمی است که به دلش خورده و اعتمادی که مورد خدشه قرار گرفته است.
کتاب ردپای شب