1. خانه
  2. /
  3. کتاب فرهنگ ایرانی

کتاب فرهنگ ایرانی

3.7 از 1 رأی

کتاب فرهنگ ایرانی

(پیش از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامی و ادبیات عربی)
Iranian culture
انتشارات: توس
ناموجود
350000
معرفی کتاب فرهنگ ایرانی
اثر پیش رو کتابی است از "محمد محمدی ملایری" که "فرهنگ ایرانی" را "پیش از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامی و ادبیات عربی" مورد بررسی قرار می‌دهد. دوران سقوط امپراتوری ساسانی تا ظهور پادشاهی‌های مستقل ایرانی در سده‌ی سوم و چهارم یکی از مهمترین دوران تاریخ ایران است. ملت ایران در این دوران دستخوش یکی از مهم ترین دگرگونی‌های خود شد و آثار بسیار گرانبهایی از فلسفه ایرانی در فرهنگ اسلامی به جا گذاشت.
پایان دوران ساسانی در وضعیتی اعجاب‌انگیز اتفاق افتاد و سقوط این حکومت مصادف با آغاز عصر جدیدی در شرق بود. دور از مرزهای غربی ایران، جنبشی مذهبی به نام اسلام شکل گرفت و آن سمت دنیا را دگرگون کرد. ساسانیان که در آن زمان ضعیف و ناتوان بودند، نتوانستند در برابر هجوم اعراب و مسلمانان مقاومت کنند و پس از مبارزه‌ای بیهوده، سرانجام تسلیم شدند. گذر زمان ورقی در کتاب تاریخ این مرز و بوم ورق زد، که حاصلش برای خردمندان درس عبرتی را در برداشت. با به پایان رسیدن فصلی از تاریخ در شرق و آغاز یک فصل جدید، ایران که زمانی مرکز بزرگترین دولت در شرق بود، اکنون جزئی از یک دولت جدید عربی یا اسلامی بود.
دکتر "محمد محمدی ملایری" در این اثر به بررسی "فرهنگ ایرانی"، "پیش از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامی و ادبیات عربی" پرداخته است. تاثیر نظام و تشکیلات اداری ایران بر بوروکراسی اعراب، نقش روحانیون ایرانی و بعدها جنبش‌های علمی و ادبی که ایران در دوران عباسیان برای توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی شکل داد، تاسیس دانشگاه‌های ایرانی و نقش آنان در تکوین حکمت و عرفان ایرانی در این کتاب تجزیه و تحلیل شده است.
درباره محمد محمدی ملایری
درباره محمد محمدی ملایری
محمد محمدی ملایری (زاده ۱۲۹۰خ ملایر – درگذشت ۱ تیر ۱۳۸۱خ تهران)، ادیب و تاریخ‌نگار، استاد دانشگاه تهران و دانشگاه‌های دولتی لبنان و دانشگاه آمریکایی بیروت بود. از او علاوه بر مقاله‌های بسیار به زبان عربی و فارسی و کتاب فرهنگ ایرانی پیش از اسلام، مجموعه شش جلدی تاریخ و فرهنگ ایران به یادگار مانده‌است. محمد محمدی ملایری در سال ۱۳۱۳ در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارسی به تحصیل پرداخت. سپس با بورس دولتی به دانشگاه آمریکایی بیروت برای تحصیل در رشته زبان و ادبیات عربی رفت. و پس از کسب دکتری تا سال ۱۳۴۶ به تدریس در دانشگاه لبنان پرداخت. سپس به تهران بازگشت و تا زمان بازنشستگی، ریاست دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را به عهده داشت. کارهای ایران‌شناسی دکتر محمدی از سال ۱۳۱۶ آغاز شد. یکی از نکات حائز اهمیت در کار وی آن است که پژوهشهای ایرانشناسی خود را در یک کشور عربی، یعنی لبنان آغاز کرد. دو اثر او، «مقدمة درس الثقافة الایرانیة» و «اثرهائی الادب العربی» (که بعداً به نام القصة العربیة... ، بیروت، ۱۹۴۰ چاپ شد) و النظم الاداریة الساسانیة و «اثرها فی دولة الخلفاء» مواد اساسی کتاب پرمایه فرهنگ ایرانی را تشکیل می‌دادند که در سال ۱۳۲۳ و سپس با ویرایش جدید در ۱۳۳۳ خورشیدی در تهران به چاپ رسید.
در دورانی که دکتر محمدی ملایری کرسی استادی دانشگاه بیروت را در اختیار داشت، مجله «الدراسات الادبیة» را بنیان‌گذاری کرد و انتشار داد. این مجله که نخستین شماره آن در ۱۳۳۸ خورشیدی در بیروت انتشار یافت، به دو زبان فارسی و عربی نگاشته می‌شد و همه مقالات آن به مسائل ایرانشناسی یا تقابل و تعامل عربی و فارسی اختصاص داشت.
محمد محمدی ملایری به‌ویژه برای مجموعه شش جلدی «تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی» سرشناس است، اثری که تنها پس از درگذشت نویسنده برنده جایزه کتاب سال ایران در سال ۱۳۸۲ شد.
قسمت هایی از کتاب فرهنگ ایرانی

یکی از منصب هایی که درعصر خلفای عباسی برای نخستین بار در اسلام به وجود آمد منصب وزارت است. پیدایش این منصب نتیجه بسط و توسعه امر دیوان ها و پیشرفت کار آنها بوده است. در دوره عباسی هم مانند دوره های گذشته برای هر رشته از کارهای خلافت دیوانی مخصوص وجود داشت و هر دیوانی را رئیسی بود که او را کاتب آن دیوان می خواندند. در خلافت اسلامی تا پیش از عباسیان هنوز توسعه امور دولت و کار دیوان ها به آن اندازه نرسیده بود که سازمان دیگری بر آن افزوده شود، ولی در دوره عباسی پیشرفت کار دیوان ها و تراکم امور آنها باعث گردید تا خلفا منصب دیگری برای اشراف بر امور دیوان ها و اداره امور تمام آنها به وجود آورند، و آن منصب وزارت بود که باید آن را معادل نخست وزیری امروز دانست. کریستن سن منصب «وزیراعظم» خلفا را تقلید مستقیمی از منصب «وزرگفرمدار» ساسانیان می داند و آن چه را که مولفین اسلامی درباره مقام و منصب «وزیراعظم» اسلامی نوشته اند عمومآ در حق «وزرگفر مدار» عهد ساسانی صحیح و معتبر می شمارد. چنان که ماوردی نوشته وزیر اعظم از حیث قدرت با شخص خلیفه برابر بوده و اقتدار او تنها از سه جهت محدود می شده: نخست آن که وزیراعظم حق تعیین نماینه یا جانشین خود را نداشته، دوم آن که کناره گیری وزیراعظم از کار می بایستی با اجازه خلیفه باشد نه با صلاح دید مردم زیرا او به نام خلیفه فرمانروائی می کرده نه به نام مردم، سوم آن که وزیراعظم بدون اجازه مخصوص نمی توانسته کسی را که خلیفه بر امری گمارده معزول کند و یا تغییر مأموریت دهد. کریستن سن از این سه امر دومی را از آثار دوره خلافت که اساس آن بر زمینه های دموکراسی گذاشته شده بود می داند؛ و بنا به گفته این دانشمند، از این امر گذشته روابط خلفا با وزیراعظم عینآ همان ارتباط شاهنشاه ساسانی با وزرگفر مدار بوده است.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب فرهنگ ایرانی" ثبت می‌کند