یکی از منصب هایی که درعصر خلفای عباسی برای نخستین بار در اسلام به وجود آمد منصب وزارت است. پیدایش این منصب نتیجه بسط و توسعه امر دیوان ها و پیشرفت کار آنها بوده است. در دوره عباسی هم مانند دوره های گذشته برای هر رشته از کارهای خلافت دیوانی مخصوص وجود داشت و هر دیوانی را رئیسی بود که او را کاتب آن دیوان می خواندند. در خلافت اسلامی تا پیش از عباسیان هنوز توسعه امور دولت و کار دیوان ها به آن اندازه نرسیده بود که سازمان دیگری بر آن افزوده شود، ولی در دوره عباسی پیشرفت کار دیوان ها و تراکم امور آنها باعث گردید تا خلفا منصب دیگری برای اشراف بر امور دیوان ها و اداره امور تمام آنها به وجود آورند، و آن منصب وزارت بود که باید آن را معادل نخست وزیری امروز دانست. کریستن سن منصب «وزیراعظم» خلفا را تقلید مستقیمی از منصب «وزرگفرمدار» ساسانیان می داند و آن چه را که مولفین اسلامی درباره مقام و منصب «وزیراعظم» اسلامی نوشته اند عمومآ در حق «وزرگفر مدار» عهد ساسانی صحیح و معتبر می شمارد. چنان که ماوردی نوشته وزیر اعظم از حیث قدرت با شخص خلیفه برابر بوده و اقتدار او تنها از سه جهت محدود می شده: نخست آن که وزیراعظم حق تعیین نماینه یا جانشین خود را نداشته، دوم آن که کناره گیری وزیراعظم از کار می بایستی با اجازه خلیفه باشد نه با صلاح دید مردم زیرا او به نام خلیفه فرمانروائی می کرده نه به نام مردم، سوم آن که وزیراعظم بدون اجازه مخصوص نمی توانسته کسی را که خلیفه بر امری گمارده معزول کند و یا تغییر مأموریت دهد. کریستن سن از این سه امر دومی را از آثار دوره خلافت که اساس آن بر زمینه های دموکراسی گذاشته شده بود می داند؛ و بنا به گفته این دانشمند، از این امر گذشته روابط خلفا با وزیراعظم عینآ همان ارتباط شاهنشاه ساسانی با وزرگفر مدار بوده است.