کتاب آبیجا

Abija
کد کتاب : 55178
شابک : 978-6227322088
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 80
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
سامان سپنتا
سامان سپنتا به سال ۱۳۵۵ در بندر گناوه از استان بوشهر به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی تا انتهای مقطع متوسطه را در زادگاه خود و تحصیلات تکمیلی را در دانشکده ی ادبیات ارومیه سپری کرد و از سال ۱۳۷۶ تا کنون مشغول تدریس در دبیرستان های مشهد است.نخستین اثر او «بازی با دکمه ی توفان» سال ۸۷ در نشر سخن گستر مشهد به چاپ رسید
دسته بندی های کتاب آبیجا
قسمت هایی از کتاب آبیجا (لذت متن)
«خرت و خرت لغزش میخ روی موزاییک، تملی را عصبانی کرد، به پهلو غلتید و نعره کشید: بس است، سرم رفت؛ کاش توتوی سگ پدرت بیاید و شرّ تو را از سر من کم کند. تو یک نوچه ی آویزانی، من از آویزان ها متنفرم، از سینه ریزها، از میزها که نشیمن شاهان بلاهت اند، از پیش بند علف، از ستاره ی ریش ریش خسته ام. مملی گرچه در این میخ زدن آزادی گرچه در خود شادی مملی! نکبت مادرزادی.»