ما در کودکی یاد گرفتیم از کلمههای «لطفا» و «متشکرم» استفاده کنیم؛ و به خوبی میدانیم که باید این رفتار درست را به فرزندمان هم منتقل کنیم. درعینحال، دلمان نمیخواهد اینها فقط واژههایی باشند که به زبان بیایند ولی هیچ حسی را القاء نکنند. همزمان که به کودکان آموزش میدهیم قدر داشتههایشان را بدانند، میتوانیم به آن ها یاد بدهیم با عادت کردن به تشکر و قدرشناسی، دیگران را نیز خوشحال کنند. به عنوان والدین، ما به فرزندمان چیزهایی را میدهیم که فکر میکنیم خوشحالش میکنند. به علت همین سخاوتمندی، ممکن است نتیجه معکوس بگیریم. کودک همواره توقع چیزهای بیشتری میکند و دیگر با آنچه از قبل دارد احساس خوشحالی نمیکند. تأثیر این تربیت نادرست را معمولا در سالروز تولدها میبینیم: زمانی که هدیهای را که میخواستند نگرفتهاند، کل روز را تیرهوتار میکنند. در چنین شرایطی، ما به عنوان والدینی دلسوز پی به اهمیت آموزش این رفتار میبریم. فرزندمان باید یاد بگیرد احساس شکرگزاری داشته باشد و آن را با عبارت «متشکرم» به دیگران ابراز کند. همگی میدانیم وقتی کسی از ما تشکر میکند، چه حس خوبی پیدا میکنیم و از اینکه آن شخص متوجه انرژی و زمانی که صرف کردهایم شده است، خوشحالیم. شکرگزاری ما را شاد میکند و دلمان میخواهد فرزندمان هم شاد باشد. دیوید اشتایندل رست در جایی مینویسد: «خوشحالی باعث شکرگزاری نمی شود؛ بلکه این شکرگزاری است که به خوشحالی میانجامد.» وقتی به کودک کمک میکنیم برای چیزهایی که در زندگی دارد قدردان باشد، درواقع به او میآموزیم شاد باشد. همچنین، او یاد میگیرد چطور روزهای نه چندان خوش را هم سپری کند.
کتاب شکرگزاری