کتاب طلوع تار

Toloue Tar
  • 25,000 تومان
  • تمام شد ، اما میاریمش 😏
  • انتشارات: گیوا گیوا
    نویسنده:
کد کتاب : 55736
شابک : 978-6004517164
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 110
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب طلوع تار اثر میثم ضیائی

این داستان از زندگی دو زوج می‌گوید که در همسایگی یکدیگر زندگی می‌کنند و مدام در ذهنشان به مقایسه زندگی خودشان و زندگی دیگران می‌پردازند...
میثم ضیایی در این رمان واقع‌گرا از زندگی دو زوج نوشته است که در همسایگی هم زندگی می‌کنند اما زندگی بسیار متفاوتی از یکدیگر دارند. آن‌ها در برخوردهایی که با یکدیگر دارند، با گفتگوهایشان و با آن چیزی که از ظاهر زندگی یکدیگر می‌بینند در فکر مقایسه شرایط خودشان و دیگران می‌افتند اما نباید فراموش کرد که ما تنها ظاهر را می‌بینیم و از باطن و حقیقتی که پشت هر زندگی وجود دارد، خبر نداریم.

کتاب طلوع تار

قسمت هایی از کتاب طلوع تار (لذت متن)
صبر کرد تا لیزا ماشین را به صورت کامل از پارکینگ خارج کند و بعد بلافاصله و با عجله رفت و کنارش نشست. به خاطر چایی و دوش سر صبح، سردردش آرام تر شده و عصبانیتش از مارکوس کمی فروکش کرده بود. سنگینی پلک هایش هم از بین رفته و سرحال تر شده بود. از همین حالا داشت دلش برایش تنگ می شد و به خاطر جر و بحث و دلخوری دیشب پشیمان بود. به خاطر جدال دیشب، نتوانسته بود خبر خوشش را به مارکوس بدهد. دیشب عطش عشقبازی و آغوش گرم مارکوس را داشت که به خاطر دست و پا چلفتی بودنش و شکستن فنجان یادگاری و نهایتا دعوایی که خودش به راه انداخته بود، فرصتش را از دست داده بود و دیشب، هر دو پشت به هم خوابشان برده بود. گرچه طبق عادتی همیشگی که باید هنگام خواب، یک قسمت از بدنشان به هم متصل باشد ، آرنجش را به مارکوس رسانده و در پهلویش فرو کرده بود و بعد به آرامی به خواب رفته بودند. قانونی نانوشته و شاید مضحک که معمولا نمی توانستند بدون هیچ تماس جسمی با یکدیگر در رختخواب به خواب بروند و این قانون، تبدیل به عادتی ماندگار و همیشگی شده بود. به طوری که حتی اوقات قهر و دلخوری را هم شامل می شد.