کتاب دویست و یک غزل صائب

Ghazale Saib
کد کتاب : 57326
شابک : 978-9644010088
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 344
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 12
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب دویست و یک غزل صائب اثر محمدعلی صائب تبریزی

میرزا محمدعلی صائب تبریزی اصفهانی بزرگ‌ترین غزلسرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه است. او در دربار صفوی به عنوان ملک الشعرایی رسید و به او شاه شاعر سبک هندی می‌گویند. کتاب "دویست و یک غزل صائب" شرح و تفسیری بر اشعار اوست که توسط نشر "زوار" منتشر شده است. میرزا محمدعلی صائب در سال 1000 هجری قمری به دنیا آمد. صائب در اصفهان به تحصیل علوم جدید پرداخت. در جوانی به حج رفت و در راه بازگشت به مشهد سفر کرد. صائب در سال 1034 هجری قمری اصفهان را به مقصد هند ترک کرد و سپس به هرات و کابل رفت. حاکم کابل، خواجه احسن الله معروف به ظفرخان که خود شاعر و نویسنده بود، مقدم صائب را گرامی داشت. پس از مدتی ظفرخان عازم دکن شد و صائب را با خود برد. صائب در سال 1042 هجری قمری به ایران بازگشت و در اصفهان اقامت گزید. شاه عباس دوم صفوی مالک الشعرایی را به این منصب داد. صائب هشتاد سال عمر کرد و در اصفهان درگذشت. صائب سبکی را به کمال رساند که چند سده پس از او سبک هندی نامیده شد. او اسلوب معادله یا «مدعا مثل» را بیش از دیگر شاعران هم‌روزگارش به کار برده‌است. نازکی خیال و لطافت اندیشه و مضمون‌سازی‌های ظریف و معنی‌های بیگانه و باریک در شعر وی دیده می‌شود. ابیات غزل وی، استقلال معنایی دارند و در یک غزل از چندین موضوع سخن گفته‌است.

کتاب دویست و یک غزل صائب

محمدعلی صائب تبریزی
میرزا محمّدعلی صائب تبریزی (زادهٔ ۱۰۰۰ هجری/۱۵۹۲ میلادی در تبریز درگذشتهٔ ۷–۱۰۸۶ هجری/۱۶۷۶ میلادی در اصفهان) بزرگ‌ترین غزل‌سرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه است. او در دربار صفوی به عنوان ملک الشعرایی رسید و به او شاه شاعر سبک هندی می‌گویند.میرزا محمّدعلی صائب تبریزی در سال ۱۰۰۰ هجری در تبریز زاده شد. پدر او تاجری معتبر بود. عمویش، شمس‌الدین تبریزی معروف به شیرین‌قلم، از خوشنویسان برجستهٔ روزگار خود به شمار می‌رفت و به احتمال بسیار صائب که خ...
قسمت هایی از کتاب دویست و یک غزل صائب (لذت متن)
این چه حرفی است که در عالم بالاست بهشت، هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت، از درون تو بود تیره جهان چون دوزخ، دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت، عمر زاهد همه طی شد به تمنای بهشت، او ندانست که در ترک تمناست بهشت، صائب از روی بهشتی صفتان چشم مپوش، که درین آینه بی پرده هویداست بهشت.