در محله ی ما همه از حمام های محل استفاده می کردند. با این تفاوت که یکی بقچه زیر بغل می گذاشت و حمام می رفت، سر و جانش را هم خودش با پوسته ی صابون هایی که ته لیف، از این طرف و آن طرف، جمع کرده بود می شست و برای کیسه مالی پشتش هم، که دست آن نمی رسید، به حدیث و وعده ی بهشت و دعا به جان این و آن متوسل می شد. آن هایی هم که متمول بودند، روز موعود دلاک حمام دنبالشان می رفت و اسباب حمامشان را ازخانه تا حمام و از حمام تا خانه برای شان حمل می کرد و با عزت و احترام سروتنشان را می شست.دمپایی چوبی حمام را برای شان آب می کشید و جلوپای شان جفت می کرد و آخرسرهم یک لیوان شربت آب لیمو دستشان می داد.حمام زن ها فقط برای شست وشو و نظافت نبود، محل اجتماع زن های محل بود و فرهنگ خاص خودش را داشت فرهنگی که مردها را به آن راه نبود و...
آهان راستی این رو هم فراموش کردم بگم که مقوای جلد کیفیت خیلی پایینی داره...من ۲روزه این کتاب رو دست گرفتم و کلا خیلی با ملاحظه کتاب دست میگیرم ولی از اون قسمت لبه که جلد تا خورده و یه صفحه رفته زیر( جلد این کتاب ۲لایه س) شبیه مقوای پوسیده شده! و بافت سفید زیر مقوای سیاه بیرون زده!
من این کتاب رو پاییز ۱۴۰۰ از کتابفروشی موزه سینما بخاطر جذابیت طرح جلدش و نوشتهی پشت جلد خریدم. ۸۶۰۰۰ تومان قیمت خیییلی بالایی نبود ولی خب ارزون هم نبود. حالا که بعد از چند ماه فرصت کردم بخونمش زیاد برام جذابیت نداره و فکر میکنم برای این کتاب زیاد پول دادم. تصور کنید کنار مادربزرگتون یا حتی مادر مسن تون نشستین و داره یه چیزایی رو از محله ای که در کودکی توش زندگی میکرده تعریف میکنه...از آدم هاش، از مدرسه هاش، از بازارچه ش، از رسوم و باورها، از مغازهها و حموم عمومی ها...همین!