هر نماز آغاز یک توبه است؛ اعترافی است متواضعانه با این معنا که: ای رحمت واسعه، ای مهربان، خطای مرا بر من ببخش؛ من برای حفظ فطرت خویش که عنایت و امانت تو بود نزد من، قصور ورزیدم. هستی من امانت پاک و نیالودهای بود؛ تجلی پاکی حضرت تو بود و من آن امانت پاک و شکوهمند را ارزان فروختم؛ به آن جفا کردم. نورانیت آن را به ظلمت بدل کردم. اکنون در ساحت قدسی و کبریایی تو سر سجود فرود می آورم؛ توبه میکنم؛ به خاک می افتم تا شاید کبرها و پیرایه هایی که به خود بسته ام فرو ریزد، و بار دیگر شایستگی حضور و وصل را پیدا کنم. ای بخشنده ی مهربان و ای روشنایی نامتناهی، از تو می خواهم این گمشده در توهمات را به ساحت نورانی خود راه دهی! ای همه رحمت، به این گمشده کمک کن تا ستایش او از وحدانیت تو چنان با خلوص و حضور باشد که با ذکر ”لا اله الا الله“ این قطره ی سرگشته و بی پناه بار دگر به دریای رحمتت متصل و در آن محو و فنا شود.
عالی بود همون قدری که خواندم لذت بردم