اگر برخی معتقدند که در میان هنرها، موسیقی هنری است به غایت انتزاعی و مبتنی بر احساسات صرف، در نقطه مقابل کسانی هستند که از موسیقی طلب معنا می کنند و با آن مواجههای معناشناختی دارند. اینان مدعیاند که موسیقی ماهیتی زبانی و یا شبه زبانی دارد. در متن حاضر، مولف ضمن بررسی دیدگاه دوم، اهمیت آن را از منظری فلسفی بیان می کند. شریف لطفی، آهنگساز، رهبر ارکستر و نوازندهی هورن از استادان دانشگاه هنر است. وی در توضیح نام کتاب میگوید: "منظور من از «اندیشه موسیقایی» نوعی از اندیشه است که ناشی از فعالیت خلاقانه موسیقیدان میباشد. زمانی که موسیقیدانی یک قطعه آهنگ را میسازد، یا بداههنوازی میکند، این آهنگ از طریق یک فرآیند معین تصمیم خلق میشود و به عبارت دیگر، به لحاظ موسیقایی اندیشیده میشود. با گفتن این مطلب، گمانی در من شکل میگیرد که گرچه – بحثانگیز است لکن فکر میکنم که موجه است. من تصور میکنم زمانی که موسیقیدانان قطعهای را میسازند و یا بداههنوازی میکنند. فرآیند تصمیمگیریای را که از سر میگذرانند، نباید فرآیندی زبانی دانست. هر چیزی را که یک موسیقیدان برای ساخت یک قطعه انجام میدهد، چیزی است که انجامش متضمن زبان نیست. با توجه به این موضوع تجربی، به نظر موجه میرسد، زمانی که به یک موسیقی فکر میکنیم لازم نیست آنچه را که فکر میکنیم به یک زبان ترجمه کنیم".
کتاب اندیشه های موسیقایی