تلاش برای ادغام نظریههای اقتصاد و نظامهای اجتماعی توسط پارسنز آغاز شد. او با همیاری اسملسر مدافع این رأی بود که نظریه اقتصاد را میتوان یکی از موارد خاص نظریه عمومی نظامهای اجتماعی شمرد و اقتصاد را هم بهعنوان خردهنظامی از نظام اجتماعی و هم نظامی مستقل قلمداد کرد. در این صورت اقتصاد با سایر خردهنظامهای اجتماعی مناسباتی متقابل مییابد و پیوندش با آنها برحسب ایفای کارکرد انطباق در کلیت جامعه برقرار میگردد و موجبات تداوم بقای متقابل خود و نظام اجتماعی را فراهم میآورد. بدینسان مفاهیمی اقتصادی همچون عرضه و تقاضا، کالاها و خدمات یا ثروت و درآمد و سود را میتوان در پرتو تعبیر جامعهشناسی سیستماتیک چونان مواردی خاص از مصادیق نظریه عمومی نظامهای اجتماعی مطمحنظر قرار داد. پارسنز و اسملسر تحلیل خود را به ساخت نهادینه اقتصاد بسط میدهند و موضوعاتی چون قرارداد، اشتغال، مالکیت و مناسباتشان با ساخت بازارها و مسائل انگیزش اقتصادی را مطرح میسازند. نهایتا نیز مسئله تغییر ساختی در سازمان اقتصاد موردتوجه آنها قرار میگیرد. درمجموع کتاب حاضر به معرفی مختصر این رأی راجع به کارسازی خردهنظام اقتصاد در متن نظام اجتماعی و مبادلات دستاوردهای کارکردی آن چونان نظامی مستقل با ساخت جامعه اختصاص دارد.
کتاب تالکت پارسنز و جامعه شناسی اقتصاد