1. خانه
  2. /
  3. کتاب خداحافظ پدر

کتاب خداحافظ پدر

3.8 از 1 رأی

کتاب خداحافظ پدر

Gönül Ustası
انتشارات: رسپینا
ناموجود
15000
معرفی کتاب خداحافظ پدر
"خداحافظ پدر" کتابی از نویسنده معروف کشور ترکیه "فقیر بایکورت "است. بایکورت با آثار خود ادبیات ترک را غنی کرد و شایسته کسب جایزه‌های متعددی شد. کتاب خداحافظ پدر شامل ۱۳ داستان کوتاه درباره زندگی مردم ترکیه است.این داستان‌ها برگرفته از مشاهدات وشنیده‌ها وزندگی بایکورت در روستاهای آناتولی می‌باشد یا زندگی و خاطرات کارگران مهاجر ترک در کشور آلمان را محور قرار داده است. در داستان کوتاه "استاد دل" نمونه‌هایی از هردو جنبه وجود دارد. بایکورت که خود را نویسنده‌ای می‌داند که از میان خارها گذشته وآمده است، با داستان‌های خودکه این ویژگی را بیشتر قابل لمس می‌کند، به ادبیات داستانی ترکیه صدا، رنگ ودیدگاهی نو می‌بخشد. کتاب "خداحافظ پدر" بخش مهمی از دنیای کامل نویسندگی فقیر بایکورت را در برابر دیدگان به نمایش می‌گذارد. درخداحافظ پدر این۱۳ داستان را می‌شنوید: "خداحافظ پدر"، "عادل بیک دهان کج"، "روانداز گهواره"، "عسل صخره"، "ده هزار ارابه گاوی"، "پسر زندانی"، "کارگران در مغازه بزرگ"، "وقتی دسته عروسی می‌گذشت"، "مونیکا"، "دلمه‌ی هندوانه"، "استاد دل"، "گرفتارچنگال مار شدن" و "علف هرزه‌ی خاردار".
درباره فقیر بایکورت
درباره فقیر بایکورت
فقیر بایکورت (Fakir Baykurt) به اسم شناسنامه‌ای طاهر بایکورت (زاده ۱۵ ژوئن ۱۹۲۹ – مرگ ۱۱ اکتبر ۱۹۹۹) نویسنده و فعال اتحادیهٔ کارگری ترک بود. فاکر بایکورت در ۱۵ ژوئن ۱۹۲۹، پسر الیف و ولی بایکورت، در آچاکوی استان بوردور ترکیه متولد شد. او در سال ۱۹۳۶ در مدرسه ابتدایی آکاچوی ثبت نام کرد و فقط دو سال بعد پدرش را از دست داد. پس از مرگ پدرش، فاکیر با کمک عمویش برای کارگری در نساجی به برهانیه در بورسا نقل مکان کرد. در دوران جنگ جهانی دوم، عموی او، عثمان، به ارتش ترکیه پیوست و این به فاکیر کمک کرد تا آزادانه به تحصیل ادامه دهد. سال ۱۹۴۲ سالی بود که فاکیر با وجود ابتلا به مالاریا شروع شعر نوشتن کرد.
پس از فارغ‌التحصیلی از مدرسه ابتدایی، او در یک موسسه روستایی در گونن، ایسپارتا ثبت نام کرد. در طی آن دوران فاکیر بر خواندن و سرودن شعر متمرکز شد و فرصتی برای خواندن کتاب پیدا کرد. او دربارهٔ آن زمان می‌گوید: «مؤسسه روستایی فرصتی عالی برای من بود. من می‌توانستم پس از فارغ‌التحصیلی به هر مدرسه‌ای که خانواده‌ام توان تأمین هزینه آن را نداشت، وارد شوم. موسسات روستایی دانش‌آموزان روستایی مانند من را که آرزوی تحصیل در مقاطع دانشگاهی داشتند جذب می‌کردند.» در این سال‌ها فاکیر اشعار ناظم حکمت، شاعر چپ و رمان‌نویس که در آن زمان دستگیر شده بود را می‌خواند. او به دلیل فشار سیاسی بر کمونیست‌ها در ترکیه مجبور به خواندن این اشعار در خفا بود.
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب خداحافظ پدر" ثبت می‌کند