نمایشنامهی « آن طرف» اثر مارک ریون هیل، که نخستینبار در سال ۲۰۰۹ بر صحنه رفت و سپس در سال ۲۰۱۰ بهصورت متنی منتشر شد، یکی از برجستهترین نمونههای تئاتر سیاسی و استعاری دههی اخیر است. این اثر کوتاه و فشرده، با بهرهگیری از ساختاری نمادین و زبانی تیز، مسئلهی هویت، جذب، و پیامدهای روانی اتحاد آلمان شرقی و غربی را از دریچهی رابطهی شخصی دو برادر دوقلو میکاود. ریون هیل، که با نمایشنامههایی چون «برش» بهعنوان یکی از صداهای جسور تئاتر معاصر بریتانیا شناخته میشود، در این اثر نیز سیاست را از سطح ایدئولوژی به ژرفای تجربهی انسانی و بدن فرو میکشد. داستان «آن طرف» حول محور دو برادر دوقلو، فرانتس و کارل، شکل میگیرد که در کودکی از هم جدا شدهاند: یکی به غرب با مادر میرود و دیگری در شرق با پدر باقی میماند. سالها بعد، در زمان اتحاد مجدد، کارل از آلمان شرقی به غرب سفر میکند تا دوباره با برادر خود دیدار کند. اما دیدار ظاهرا احساسی آنها، بهتدریج به تقابل و تقلید بدل میشود: کارل شروع میکند به پوشیدن لباسهای فرانتس، بهدست گرفتن وسایل او، و حتی تقلید از رفتار و هویت او. این همسانسازی تدریجی، تمثیلی از فرآیند جذب شرق در ساختار اقتصادی و فرهنگی غرب است-اتحادی که در واقع به معنای حل شدن یک سوی هویت در دیگری است. ریونهیل با هوشمندی، تضاد میان عشق برادرانه و میل به سلطه را به بازنمایی تضاد تاریخی دو نظام سیاسی تبدیل میکند. در سطح مفهومی، نمایشنامه پر از دلالتهای نمادین است. «دوقلوها» استعارهای از دو ملتاند که از یک ریشه برخاستهاند اما تجربهای متفاوت از تاریخ داشتهاند. تقلید کارل از فرانتس، یادآور نوعی کولونیالیسم فرهنگی است: شرقی که ناچار است خود را به شکل غربی بازسازی کند تا پذیرفته شود. این مسئله، بهویژه در صحنههایی که از مرز رئالیسم فراتر میروند و به سوی اکسپرسیونیسم و سوررئالیسم میلغزند، برجستهتر میشود؛ جایی که بدن، لباس، و فضا به ابزارهایی برای نشان دادن همزمان میل و خشونت بدل میگردند. ریونهیل در این اثر نه تنها به سیاست کلان، بلکه به زخمهای حافظه و تروما میپردازد: جدایی سالیان، احساس ناتوانی در بازسازی پیوند، و بار تاریخی که هر دو سوی ماجرا حمل میکنند. در همین بستر است که نمایشنامه، مسئلهی ملی را به سطحی شخصی و روانی فرو میکشد-جایی که اتحاد، بیش از آنکه شفابخش باشد، یادآور حذف و ازخودبیگانگی است. از نظر اجرا، «آن طرف» نمایشی است بصری و فشرده که تکیهگاه آن نه گفتوگوی رئالیستی بلکه تصویر، حرکت و ایجاز است. این ویژگی باعث میشود نمایش برای کارگردانان، بستری آزاد و تحریکآمیز باشد تا تضاد و درهمتنیدگی شرق و غرب را به زبان صحنه ترجمه کنند. بااینحال، همان چیزی که نقطهی قوت نمایش است-یعنی تمثیل پررنگ و ساختار استعاری-در عینحال میتواند ضعف آن باشد: گاهی اوقات معنا بر احساس غلبه میکند و شخصیتها بیشتر به نماد بدل میشوند تا انسانهایی زنده با پیچیدگی عاطفی. در جمعبندی، « آن طرف» یکی از درخشانترین نمونههای تلفیق تئاتر سیاسی و روانشناسی جمعی است. ریونهیل با ترکیب جسارت مفهومی و زبان تئاتری نمادین، تجربهی اتحاد دوبارهی آلمان را به پرسشی جهانی دربارهی هویت، جذب و قدرت بدل میکند. این نمایشنامه با وجود ایجاز خود، مخاطب را به تأملی عمیق دربارهی قیمت اتحاد، حافظهی مشترک، و خطر گمکردن خویشتن در آینهی دیگری دعوت میکند-قطعهای کوتاه اما کوبنده در میراث تئاتر مدرن اروپا.
درباره مارک ریون هیل
مارک ریونهیل (Mark Ravenhill؛ زادهٔ ۱۹۶۶) نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس، بازیگر تئاتر، روزنامهنگار، و کارگردان نمایش اهل بریتانیا است. تنها اثر ترجمه شده از او در ایران: نمایشنامه ((بُرش)) با ترجمه حمید دشتی و توسط نشر کرگدن است.