نظریه ادبی نوعی مواجهه (تفسیر، خوانش، تحلیل و ...) با اثر ادبی و یا یکی از روابط موجود در عالم ادبیات (مولف/متن، مولف/خواننده و ...) است که هدف آن محو یکی از اشکال گوناگون سلطه (طبقاتی، نژادی، جنسیتی و ...) است؛ این اشکال گوناگون سلطه ممکن است آشکار باشد، مانند سلطه مردان بر زنان و یا پنهان، مانند سلطه مولف بر خواننده. به تعبیر دیگر در کنه هرکدام از نظریه های ادبی یکی از اشکال اقتدارستیزی نهفته است. در پژوهش حاضر تمامی نظریه های ادبی، از این منظر بررسی شده است.