1. خانه
  2. /
  3. کتاب شاهنشاه

کتاب شاهنشاه

نویسنده: بهمنیار
3.4 از 1 رأی

کتاب شاهنشاه

Shahanshah
انتشارات: خردگان
ناموجود
48000
درباره بهمنیار
درباره بهمنیار
نجم‌الدین عربزاده یکی از نویسندگان معروف و توانای تاجیک که آثارش را با نام "بهمنیار" می‌نوشت ، از بهترین نثرنویسان معاصر تاجیکستان می‌دانند. داستانهای "عشق صیاد"( ۱۹۸۴)، "اسب آبی" (۱۹۸۸)، "زرینۀ زرنگار"(۱۹۹۷) و رمانهای "سَرمَددِه" (۲۰۰۲) و "شاهنشاه"( ۲۰۰۷) از جمله بهترین آثار بهمنیار محسوب می‌شوند.به گفته دوستانش او در سالهای اخیر مشغول نوشتن رمان تازه‌ای با نام "غوتیخ" یا "کوه یخ" بوده است.بهمنیار عضو اتحادیه نویسندگان تاجیکستان و برنده جایزه ادبی "صدرالدین عینی" بود.این نویسنده صاحب‌نام تاجیک تابستان سال ۱۹۵۴ در شهر پنجکینت، واقع در شمال تاجیکستان به دنیا آمد و بعد از ختم مدرسه در دانشگاه ملی تاجیکستان زبان عربی خواند.در زمان اتحاد جماهیر شوروی دو سال در لیبی به فعالیتهای ترجمه‌ای مشغول بود. او همچنین در نشریه‌های "مدنیت تاجیکستان"، "ادبیات و صنعت" و مجله ادبی "صدای شرق" کار کرده بود.زمان جنگ داخلی تاجیکستان به زادگاهش-شهر پنجکینت برگشت و حدود ده سال در آن جا کار و زندگی کرد.سال ۲۰۰۲ با دعوت اتحادیه نویسندگان تاجیکستان به شهر دوشنبه برگشت و معاون سردبیر "صدای شرق"، مجله ملی ادبی تاجیکستان شد.دو کتابش با زبان روسی در دوشنبه و مسکو به نشر رسیده و داستانهای جداگانه‌اش به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی ، ایتالیایی ، استونیایی… چاپ شده‌اند.پنج سال پیش رمان "سَرمَددِه" بهمنیار به خط فارسی به نشر رسیده بود. این کتاب را شهزاده سمرقندی، نویسنده و خبرنگار تاجیک مقیم هلند همراه با همسرش مهدی جامی به حروف فارسی برگردان و ویراستاری کرده بودند.به نوشته بسیاری از روزنامه‌نگاران و ادیبان تاجیک درگذشت بهمنیار ضاعیه‌ای بزرگ بر پیکر ادبیات معاصر تاجیکستان بوده و بی‌گمان کمر داستان‌نویسی فارسی در این کشور را خمتر خواهد کرد.
قسمت هایی از کتاب شاهنشاه

دختر پیشاپیش من می رفت. بلندبالا، با پای رسا و گیسوان سیاه، لباس های فرنگی فافا، از آن هایی است که از پشت سرشان می بینی و می گویی، چهره اش هم به یقین زیباست. من چشم به موی او دوخته، پا به موم راه کوفته، دنبال می گیرم او را... من پشت سر او را پیش نظردارم وگاه و ناگاه زیر پایم را می نگرم تا چون آن منجم بغدادی که در چهار مقاله آمده است، پیش پا نخورم و به چاه سرباز بسته کاران فرو نروم. من دیگر پشت سرشناس شده ام، زیرا در مورخانه پرجوش به آسانی پشت سر او را می شناسم و تفرقه می دهم.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب شاهنشاه" ثبت می‌کند