داستانی مهیج درباره ی طمع و انتقام.
اعتیادآور.
شگفت انگیز. یکی از کتاب های مورد علاقه ی من در سال کنونی.
دست هایشان نرم بود، و تمیز، و بدون پینه. اما فقط به این خاطر که هیچ وقت به خون هایی که می ریختند، دست نمی زدند.
معامله ها، چیزی بیشتر از اعداد، آمار، حاشیه های سود، و نرخ بازگشت سرمایه نبودند. هیچ وقت چهره ای انسانی نداشتند.
پیامی که برایمان فرستادند این بود که جهان ما، حول محور پول می چرخد. پول درآوردن. انباشته کردن آن. خرج کردنش. درست به همین ترتیب. این نسخه ی مخصوص «استن هوپ» از تثلیث مقدس بود.
فوق العاده ، فوق العاده. زمین نشد بزارم این کتابو
عالی بود عاشق کتابهای پرجزئیاتم🥰
حقیقتش من دوستش نداشتم. شاید خوندن کتاب "شنای شبانه" از این نویسنده منو پرتوقع کرده بود. ولی به نظرم این کتاب تناقض زیادی داشت. به طور مثال اولش میگه وارد شدن به این شرکت چه قدر سخته بعد اخرش یکی خیلی الکی و ساده میاد استخدام میشه. کلا هم به نظرم منطقی نبود انگیزه ها. اگر قصد خرید کتاب دارید پیشنهاد میکنم به جای این کتاب، " شنای شبانه" رو بخونید.