در این نوشتار بر وجوهی از منطق دینداری عامه تأکید شده که تأثیری مبنایی برای شکل گیری درک مردم از امر قدسی دارند. نکتة مهمی که در این منطق گفتمانی وجود دارد، این است که تجربه و تجلی امر قدسی مردمی گاه با روایت و معیارهای نخبگان سنتی دین و آنچه آنها معقول و مقبول می دانند، تفاوت می کند. چنار خونبار الموت که در روز عاشورا از آن خون میچکد، ماجرای معجزة تنور مبارکه در اطراف اصفهان، خون مهرهای کربلا که در دست خانواده ای در تربت جام هستند و ظهر عاشورا از آنها چند قطره خون می آید یا مجموعة عظیمی از درختان مقدس در شهر و روستاهای ایران و حتی امامزاده های مستند و غیر مستندی که مردم به آنها باور دارند و از آنها حاجت گرفته اند، بیان کننده اشکالی هستند که برای مردم صادقند و برای علما خرافه به شمار می آیند. با این تفاوت که هرکس دارایی خودش را درست می داند، اما تفاوت آدم ها بر تحمیل صحت و حقیقت باورهای خودشان با دیگران، متفاوت است.
کتاب دین مردمی