این کتاب داستان زن و مرد پیری را در خود جای داده که در کلبه ای زندگی فقیرانه خود را می گذرانند و اگر مرد شانس بیاورد گاهی اوقات یک ماهی صید می کند؛ یک روز که پیرمرد برای ماهیگیری به دل دریا می رود ناگهان ماهی کوچک اما سنگینی را صید می کند؛ وقتی ماهی نزدیک تر می آید مرد متوجه می شود که آن یک ماهی معمولی نیست؛ ماهی شروع به حرف زدن می کند و از مرد می خواهد او را به دریا برگرداند و در عوض او هر آرزویی که پیرمرد داشته باشد برآورده می کند…
کتاب ماهی طلایی