داستان کتاب درباره ی ماده گرگی گرسنه و رنجور و پیر و بیچاره است که در سیر کردن خود و توله هایش درمانده شده و در جنگلی پرسه می زند تا غذایی پیدا کند. جنگلی که انسان ها از هر طرف در حال احاطه کردنش هستند و حضورشان برای حیوانات هیچ به دنبال نمی آورد مگر هراس و وحشت. او در تاریکی به دنبال شکار می رود تا مگر دلی از عزا درآورد و بتواند توله هایش را با شیرش سیر کند؛ مدت هاست که غذای خوبی نخورده و وسوسه ی فرو کردن دندان هایش در بدن یک بره لحظه ای رهایش نمی کند…
کتاب پیشونی سفید