استاد هاوکینگ در همین کتاب «طرح بزرگ» 10500 عالم، از هیچ بیرون می آورد که قوانین فیزیکی هر یک از عوالم، غیر از عالم دیگر است و 10500 امکان برای قوانین در آن موجود است. این عدد یعنی اگر بیکاره ی دریا حوصله یی در هر ثانیه هزار تریلیون عالم را بشمارد، در مدت هزار تریلیون سال 80 بار بیش از عمر این عالم هستی 1038 عالم را شماره کرده است. این که استاد هاوکینگ چگونه در همه ی این عوالم جست و جو کرده و قرص و محکم نتیجه گرفته اند: «معجزه ای وجود ندارد»، معمایی است که راه حل آن را نمی دانم. آیا قبول معجزه، سخت تر از قبول 10500 عالم است، که همگی نیز از هیچ به وجود آمده اند؟ همه جا و در همه ی لحظات هزاران معجزه رخ می دهد. راستی چگونه یک جفت سلول به انسانی برومند تبدیل می شود؟ چگونه و بر اساس کدام قوانین شناخته شده، یک کودک خردسال پس از مدت کوتاهی مفهوم بسیاری از لغات را آموخته و به درستی به کار برده و تفهیم و تفاهم می کند؟