کتاب کژتابیهای ذهن و زبان

Distortions of mind and language
(طنزی تازه)
کد کتاب : 69928
شابک : 978-9646205666
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 311
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2021
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب کژتابیهای ذهن و زبان اثر بهاءالدین خرمشاهی

کتاب "کژتابیهای ذهن و زبان" نوشته بهاءالدین خرمشاهی به تمایز بین ایهام و ابهام می پردازد. در این کتاب خرمشاهی با آوردن نمونه هایی از ادبیات کلاسیک سعی دارد این موضوع را به شکلی مدون تشریح و در نهایت صورتبندی کند. این کتاب به همت نشر "ناهید" منتشر شده است و هم اکنون در وبسایت ایرانکتاب قابل دسترس است. بهاءالدین خرمشاهی نویسنده، مترجم، فیلسوف، روزنامه‌نگار، طنزپرداز، فرهنگ‌نویس، حافظ پژوه، شاعر و استاد دانشگاه ایرانی است. وی تألیفاتی در حافظ‌شناسی و تفسیر اشعار او دارد. دو دهه پیش مولف این کتاب، با پیش آمدن رویداد خوشایندی به صرافت این مسئله افتاد که در زبان و ادب قدیم و جدید جهان هم سابقه دارد. اما نامی ندارد. از آن به بعد با صید کژتابی ها، در هرچه می خوانده، می شنیده، آهسته و پیوسته، دسته ای از آنها را بسته کرده و به صورت مقاله در آورده، که در نشریاتی چون کیهان فرهنگی (دورۀ اول)، کیان، شرق، جام جم، در طی 20 سال چاپ شده، سپس که به 30 مقاله بالغ شده به خانۀ بخت رفته است.

کتاب کژتابیهای ذهن و زبان

بهاءالدین خرمشاهی
بهاءالدین خرمشاهی (زاده ۱۳۲۴ در قزوین) نویسنده، مترجم، روزنامه نگار، طنزپرداز، فرهنگ نویس، شاعر و استاد دانشگاه ایرانی است. وی تألیفاتی در حافظ شناسی و تفسیر اشعار او دارد.تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در قزوین گذراند. سپس در رشتهٔ پزشکی پذیرفته شد اما تحصیل در این رشته را در سال سوم نیمه کاره رها کرد (۱۳۴۳) و به همراه کامران فانی به تحصیل در رشتهٔ ادبیات فارسی پرداخت. سپس از دانشگاه تهران فوق لیسانس کتابداری گرفت (۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲) و در مرکز خدمات کتابداری مشغول به کار شد. از استادان وی در رشتهٔ ا...
قسمت هایی از کتاب کژتابیهای ذهن و زبان (لذت متن)
«چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست / همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت».... مسلم است که پیاله در توبه کردن با شاعر شریک نیست، بلکه فقط بین شکستن ظاهری آن [= امر محسوس] و شکستن باطنی دل حافظ [امر معقول یا غیرمحسوس] رابطه و تشبیه برقرار شده است. و در مصراع دوم هم «سوختن جگر لاله» همان داغداری یا نشانداری طبیعی و گیاهی اوست [= امر محسوس]، که به «سوختن جگر» شاعر، یعنی درد و داغ و حسرت او از فراق باده [= امر معقول] تشبیه شده است. اشکال مصرع دوم در این است که لاله گیاهی، بر خلاف شاعر، غم و پروای شراب را ندارد. ساختمان شعر و نحوه آرایش کلمات آن در مصراع اول چنین القا می کند که پیاله هم اهل توبه است و دلش از توبه شکسته است.