1. همه می دانیم که happy ( صفت ) دو معنای اصلی در زبان انگلیسی دارد. طبعا happiness هم که اسم معنای آن است دارای دو معنای اصلی است happy (۱: شاد، سرحال، سرزنده، شادمان، خوشحال و... ۲ ) خوشبخت، سعادتمند و... با این حساب happiness را هم از آن قیاس کنید. حال، عوضی یعنی به جای همدیگر به کار بردن نادرست این دو ( / چهار ) معنا را ملاحظه کنید: یک برنامه رادیویی خودمان ( فارسی ) در میان اخبار علمی چنین گفت: « خوردن بستنی باعث ایجاد « خوشبختی » [ به جای شادی، حال خوش ] در انسان می شود. » و برعکس آن، در مصاحبه ای که ترجمه اش در یکی از مجلاّت فرهنگی و ارزشمند امروز چاپ شده بود، از قول خانم لسینگ ( برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۰۷ م ) چنین جمله ای در پایان مقاله آمده بود: من خوشحالم، اما چه دیر! که درستش را حدس می زنید. این نویسنده پیر بیش از هشتادساله می گوید: من خوشبختم/ سعادتمندم/ احساس خوشبختی/ سعادتمندی دارم، اما چه دیر! یعنی در سر پیری و کهنسالی و آخرعمری، و شاید پس از کسب جایزه نوبل. ۲. یکی دیگر از غلطهای رایج ترجمه در عصر حاضر، در مورد ambitious/ambition پیش می آید که آنها را به شیوه ای مکانیکی و کلیشه ای به ترتیب به: جاه طلبی/ جاه طلب ترجمه می کنند. شک نیست که جاه طلب/ ی معادل درست این کلمه است؛ اما تنها معادل آن نیست. فی المثل در این جمله: « طرح جاه طلبانه او برای ساختن... شکست خورد » ، درستش چنین است: « طرح بلندپروازانه او برای ساختن... » .