در "ژیل دلوز: سینما و فلسفه"، پائولا ماراتی تحلیلی روشنگر و دقیق از رابطه فیلسوف برجسته فرانسوی، ژیل دلوز، با سینما ارائه میدهد. بهعنوان محققی که توجه ویژهای به تلاقی فلسفه و هنر داشت، کار دلوز در حوزه سینما بهعنوان یک نقطهنظر اساسی برای نظریه فیلم و تحقیق فلسفی شناخته میشود. کتاب ماراتی دربردارندهی کاوشی جامع از درگیری پیچیده دلوز با تصویر متحرک است و نشان میدهد که چگونه مفاهیم فلسفی او موجب تغییر درک ما از سینما شدند. این اثر هم بهعنوان مقدمهای برای اندیشه سینمایی دلوز و هم بهعنوان یک فرو رفتن عمیق در پیچیدگیهای ایدههای او در خصوص زمان، حرکت و درک آنها از طریق فیلم عمل میکند. کتاب ماراتی به تحلیل چشمانداز فلسفی غنیای میپردازد که دلوز در نوشتههای خود درباره سینما میسازد. دو متن اصلی که شالوده فلسفه سینمایی دلوز را تشکیل میدهند، عبارتند از "سینما 1: حرکت-تصویر" و "سینما 2: تصویر زمان". کار ماراتی نهتنها محتوای این آثار را مورد بررسی قرار میدهد، بلکه فلسفه سینمایی دلوز را در چارچوب پروژه فلسفی گستردهتری که در آن قرار دارد، تحلیل میکند. برای دلوز، سینما فقط یک هنر نیست؛ بلکه ابزاری است برای درک و کاوش در ماهیت واقعیت، زمان و ادراک انسانی. ماراتی با تحلیل ایدههای دلوز در مورد «حرکت-تصویر» شروع میکند، که بهطور عمده به نحوه نمایش جریان زمان و حرکت در سینما مربوط میشود. در "سینما 1"، دلوز فیلم کلاسیک را بررسی میکند که بر اساس منطق کنش، علیت و حرکت عمل میکند. او بر این باور است که فیلم یک رسانه بصری و زمانی است که حرکت را به گونهای بیان میکند که فلسفه و دیگر اشکال هنر قادر به انجام آن نیستند. این ایده با دیدگاههای متافیزیکی گستردهتری که دلوز مطرح میکند، گره خورده است، جایی که جهان بهعنوان یک جریان پیوسته و در حال تغییر دیده میشود و از وجود ایستا فاصله میگیرد. ماراتی سپس به "سینما 2: تصویر زمان" میپردازد، جایی که دلوز مفهوم «زمان-تصویر» را معرفی میکند. در این بخش، دلوز از مفهوم سنتی فیلم بهعنوان صرفا بازنمایی حرکت فراتر میرود و استدلال میکند که برخی فیلمها، بهویژه آنهایی که پس از جنگ جهانی دوم ساخته شدهاند، ساختارهای روایی مرسوم را به چالش میکشند و بهجای آن بر بازنمایی خود زمان تمرکز میکنند. «تصویر زمان» بهعنوان تلاشی برای به تصویر کشیدن ویژگیهای انتزاعیتر زمان، حافظه و آگاهی، تجربهای سینمایی غیرخطی و پراکنده را ارائه میدهد که در عین حال عمیقا فلسفی است. بررسی دقیق ماراتی از این مفهوم نشان میدهد که چگونه فلسفه دلوز با نوآوریهای رادیکالی که در آن دوران در سینما ظهور کردهاند، پیوند میخورد. ماراتی در تحلیل خود تأکید میکند که سینما نباید صرفا بهعنوان ابزاری برای بازنمایی واقعیت دیده شود؛ بلکه باید آن را بهعنوان نوعی دانش در نوع خود فهمید. از طریق تأثیر متقابل تصاویر و صداها، سینما شیوههای جدیدی از تفکر در مورد زمان، مکان و تجربه را آشکار میکند. ماراتی با بررسی آثار کارگردانانی چون ژان لوک گدار، آندری تارکوفسکی و میکلآنجلو آنتونیونی نشان میدهد که چگونه فیلمهای آنها مفاهیم فلسفی دلوز را تجسم میکنند و اشکال جدیدی از بیان سینمایی را خلق میکنند که با اعماق فکری و احساسی وجود انسان درگیر میشوند. "ژیل دلوز: سینما و فلسفه" نوشته پائولا ماراتی، یک اثر ضروری برای هر کسی است که به تلاقی فلسفه، سینما و هنر علاقه دارد. کاوش ماراتی در اندیشههای فلسفی دلوز و کاربرد آنها در سینما، تحلیلی عمیق و روشنگر از چگونگی درک سینما نهفقط بهعنوان شکلی از بیان هنری، بلکه بهعنوان رسانهای برای تأمل فلسفی ارائه میکند. از طریق بررسی دقیق مفاهیم دلوز درباره تصویر حرکت و تصویر زمان، ماراتی بهوضوح نشان میدهد که چگونه این مفاهیم میتوانند جنبههایی از زمان، حافظه و ادراک را کشف کنند که از ساختارهای روایی سنتی فراتر میروند. برای خوانندگانی که به دنبال شیوههای جدید برای تقویت درک فلسفی از فیلمها هستند - و بالعکس - کتاب ماراتی منبعی جذاب و غنی است.
درباره پائولا ماراتی
پائولا ماراتی (Paola Marrati) استاد علوم انسانی و فلسفه در دانشگاه جانز هاپکینز است، جایی که او برنامه مطالعات زنان، جنسیت و جنسیت را هدایت می کند. او نویسنده کتاب پیدایش و ردیابی: دریدا خواندن هوسرل و هایدگر و ژیل دلوز: سینما و فلسفه است.