جانی یک مشکل دارد! دوچرخه او هم کهنه و هم برایش کوچک شده است و پای پدرش شکسته و نمی تواند سر کار برود بنابراین جانی باید خود دست به کار شود. برای همین جانی تصمیم می گیرد به درخواست آقای مینی برای پخش روزنامه پاسخ مثبت دهد.
امّا این کار چندان هم ساده نیست! زیرا باید در "خیابان عجیب" روزنامه پخش کند و نمی داند آدم های این خیابان چقدر عجیب هستند. در اولین روز کار جدیدش و پس از دریافت یک کیف نارنجی پر از روزنامه روانه خیابان عجیب می شود. او چند روزنامه را بی دردسر به خانه ها تحویل می دهد ولی در خانه شماره ۱۳ اتفاقی در انتظار اوست. او سایه ای پشت پنجره می بیند که روی شانه اش یک طوطی نشسته است. به جای دست یک قلاب از در بیرون می آید تا روزنامه را بگیرد. شخصی که پشت در است خود را ناخدا چارچشم معرفی می کند. جانی کم کم با ناخدا چارچشم (آقای چارلی که دوست دارد یک دزد دریایی باشد) دوست می شود و به او کمک می کند به آرزویش برسد.
داستان علاوه بر خنده دار بودن داستان، ایجاد اعتماد به نفس در کودک، تلاش برای کسب درآمد و احساس استقلال و ارائه فکرهای خلاق برای انجام کارها ویژگی های اثر است.
کتاب در مجموعه ۴ جلدی است که بجز کتاب یادشده، "گنج آقای تیپ"، "معمای آقای اسفنیکس"، "کارهای مرموز خانم کینک" نیز جالب و خواندنی هستند. جانی قهرمان این داستان ها یک پسر کاملا معمولی است که در هر داستان با یک شخصیت کاملا غیر معمولی رو به رو می شود و ماجراهای جالبی را می آفریند.
کتاب نفرین ناخدا چار چشم
نشر پنجره