این کتاب برجسته ، با بررسی گسترده تحقیقات و همچنین ایده پردازی ها و تکنیک های جدید ، کاملا به روز شده است.
تنوع نویسندگان منجر به غنی شدن کتاب می شود که گاهی اوقات در صورت استفاده از یک دیدگاه روایی واحد برای طیف گسترده ای از ارائه های بالینی ، از این غنا کاسته می شود.
این کتاب اساسی یکی از مهمترین کاربردهای شناخت درمانی را به روز می کند و توضیح می دهد.
شخصیت انسان «بهنجار» متشکل از چندین صفت است. در واقع هر فردی دارای یک نیمرخ شخصیتی است که شامل چند صفت مرکزی، تعدادی صفت اصلی و تعداد بسیاری صفت ثانویه است (ر.ک به هوگان، جانسون و بریگز، ۱۹۹۷؛ جان، رابینسون و پروین، ۲۰۱۰؛ متیوس، دیری، و وایتمن، ۲۰۰۳). اگر ما صفات شخصیتی را بر حسب عملکردشان ارزیابی کنیم (مثلا، پاسخ فردی تا چه اندازه واجد استانداردهای خاصی است؟)، در باره قابلیت ها (برای مثال هوش، خلاقیت) صحبت کرده ایم. و اگر صفات شخصیتی را بر حسب ارزش های اجتماعی ارزیابی کنیم، درباره صفات منش شناختی (مثلا سخاوتمندی، پرخاشگری) سخن گفته ایم. در نهایت اگر صفات شخصیتی را بر حسب پویایی و انرژی ارزیابی کنیم، در بارۀ صفات سرشتی (مانند انفجاری / تکانشی، بازداری) | صحبت کرده ایم (ر.ک به هوگان و همکاران، ۱۹۹۷؛ جان و همکاران، ۲۰۱۰).
مدل های بسیاری در باره شخصیت انسان وجود دارد. از آنجا که بحث راجع به آنها هدف این فصل نیست در این جا به مرور آنها نخواهیم پرداخت برای مرور فراگیر رک هوگان و همکاران، ۱۹۹۷؛ جان و همکاران، ۲۰۱۰). ما در این فصل فقط به معرفی یکی از فراگیر ترین مدلها در باره شخصیت انسان که از بیش ترین حمایت های تجربی برخوردار است و به نام مدل «پنج بزرگ» شناخته می شود، خواهیم پرداخت (ر.ک کوستا و مک کری، ۱۹۹۲). بر اساس این مدل، شخصیت انسان بر پایه پنج عامل شکل گرفته است: ۱. گشودگی، ۲. وظیفه شناسی، ۳. برونگرایی، ۴. تطابق پذیری، و ۵. روان رنجوری .