ماجرای این رمان به زندگی دختری به نام کفایت میپردازد؛ دختری کم سن و سال و بیپناه که از همان ابتدا در پیله تنهایی و فقر گرفتار است. اما کفایت با همه بیکسی، در مقابله با نابرابریهای جنسیتی و طبقاتی به سختی ایستادگی میکند و برای به دست آوردن حق خود از زندگی، خانواده و عشق در حد توان، تلاش میکند. خواندن ماجرای زندگی پرفراز و نشیب کفایت، نه تنها خستهکننده نیست، حتی برعکس، بسیار پرکشش و جذاب میباشد و اشتیاق خواننده در دنبال کردن وقایع تلخ و شیرین قهرمان داستان تا انتهای کتاب ادامه دارد.
کتاب من نمی خواستم