یکی از کتاب های برتر قرن.
اگر «درختی در بروکلین می روید» را از دست بدهید، خودتان را از تجربه ای غنی محروم خواهید ساخت.
بتی اسمیت، داستان سرایی مادرزاد بود.
جدی و باوقار کلمه ای است که می توان بر بروکلین، در نیویورک گذاشت، به ویژه در آن تابستان اندوهگین 1912 که واژه مناسبی بود، ولی برای محله ویلیامزبرگ بروکلین، بی تناسب می نمود. واژه های زیبا و دوست داشتنی با بروکلین سازگاری نداشت. جدی، تنها واژه ای به حساب می آمد که با آن متناسب بود، به ویژه در بعد از ظهر هر شنبه در فصل تابستان.
نیاکان من خواندن و نوشتن بلد نبودند. پدران آن ها نیز سواد خواندن و نوشتن نداشتند. پدر و مادرم هم به مدرسه نرفتند. با این حال، من، فرانسی نولان، به کالج می روم! می شنوی، فرانسی؟ تو به کالج می روی؟ آه خدای بزرگ!
همه چیز را طوری ببین که انگار داری برای اولین بار یا آخرین بار به آن نگاه می کنی؛ این گونه زمانت روی زمین سرشار از شکوه خواهد بود.
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
سلام، خواهشاً موجود کنید.
عاطفه چه خوب که این کتاب توسط اقای کیومرث پارسای ترجمه شد و به چاپ رسید، انتشارت دیگه ای ندیدم که این کتاب زیبا رو ترجنه کرده باشه
بسیار رمان زیبا و آموزنده و شیرین و قابل تأملی بود. چه قدر قلم پر احساسی و پر قدرتی داشتن این خانم بتی اسمیت. اثری دوست داشتنی و فراموش نشدنی است
فوق العاده اس این کتاب